Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
project control
U
کنترل پروژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
projects
U
پروژه پروژه افکندن
projected
U
پروژه پروژه افکندن
project
U
پروژه پروژه افکندن
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
scheme
U
پروژه
schemed
U
پروژه
projections
U
پروژه
schemes
U
پروژه
projection
U
پروژه
project
U
پروژه
profile of the road
U
خط پروژه
projected
U
پروژه
projects
U
پروژه
designs
U
پروژه طرح
project manager
U
مدیر پروژه ها
to shunt a project
U
کنارگذاشتن یک پروژه
project appraisal
U
ارزشیابی پروژه
project manager
U
مدیر پروژه
project plan
U
طرح پروژه
project selection
U
انتخاب پروژه
design
U
پروژه طرح
project library
U
کتابخانه پروژه
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
project loans
U
قرضههای مربوط به پروژه ها
project technical report
U
گزارش فنی پروژه
long term project
U
پروژه طویل مدت
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
project schedule
U
زمان بندی پروژه
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
water utilization project
U
پروژه بهره برداری از منابع اب
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
The project was terminated as of July 1.
U
پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
projected
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
workgroup
U
گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند
to boondoggle
[American English]
U
پول و وقت تلف کردن
[برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
When we get this project off the ground we can relax.
U
وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
latest event time
U
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
feasibility
U
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
optimum schedule
U
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
outliner
U
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control
U
کنترل کردن اتش کنترل اتش
designs
U
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
design
U
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
pert
U
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controls
U
کنترل
rein
U
کنترل
control code
U
کد کنترل
control
U
کنترل
controlling
U
کنترل
check-up
U
کنترل
line control
U
کنترل خط
check-ups
U
کنترل
minor control
U
کنترل کم
carriage control
U
کنترل نورد
wage control
U
کنترل دستمزد
stock control
U
کنترل موجودی
central control panel
U
مرکز کنترل
centralized control
U
کنترل تمرکزی
check mark
U
علامت کنترل
checks and balance
U
کنترل و مقابله
asynchronous control
U
کنترل ناهمگام
pulpit
U
میز کنترل
automatic control
U
کنترل خودکار
push button control
U
کنترل دکمهای
bank sluice
U
دریچه کنترل
visual control
U
کنترل دید
quantity control
U
کنترل کمیت
bowden control cable
U
کابل کنترل
budgetary control
U
کنترل بودجهای
pulpits
U
میز کنترل
voltage control
U
کنترل ولتاژ
cascade control
U
کنترل زنجیرهای
cam control
U
بادامک کنترل
cintrol mechanism
U
مکانیسم کنترل
budgetary control
U
کنترل بودجه
control bus
U
گذرگاه کنترل
control bus
U
مسیر کنترل
control cable
U
کابل کنترل
control card
U
کارت کنترل
control cards
U
کارتهای کنترل
control character
U
دخشه کنترل
control circuit
U
مدار کنترل
control circuits
U
مدارهای کنترل
control block
U
بلوک کنترل
control block
U
کنده کنترل
close control
U
کنترل نزدیک
coercive control
U
کنترل قهری
command and control
U
کنترل و فرماندهی
supply control
U
کنترل اماد
program control
U
کنترل برنامه
contract control
U
کنترل دینامیکی
production control
U
کنترل تولید
control area
U
منطقه کنترل
contract control
U
کنترل تغایر
reactor control
U
کنترل راکتور
relay
U
یچ کنترل الکترومغناطیسی
sequence control
U
کنترل ترتیب
controllable
U
قابل کنترل
takeover
U
اعمال کنترل
frame
U
کنترل هایی
check-ups
U
کنترل کردن
to heel
<idiom>
U
تحت کنترل
sequence checking
U
کنترل متوالی
social control
U
کنترل اجتماعی
speed control
U
کنترل سرعت
sequence control
U
کنترل ترتیبی
size control
U
کنترل اندازه
sequence control
U
کنترل متوالی
relayed
U
یچ کنترل الکترومغناطیسی
check-up
U
کنترل کردن
relays
U
یچ کنترل الکترومغناطیسی
control logic
U
منطق کنترل
sequential control
U
کنترل ترتیبی
supervisory control
U
کنترل نظارتی
takeovers
U
اعمال کنترل
start up control
U
کنترل اغازی
Quality Control
کنترل کیفیت
statistical control
U
کنترل اماری
access control
U
کنترل دستیابی
accuracy control
U
کنترل دقت
air control
U
کنترل هوایی
control towers
U
برج کنترل
air way station
U
ایستگاه کنترل
stock check
U
کنترل موجودی
reverse control
U
کنترل معکوس
arbitrary control
U
کنترل فرضی
controlled
U
کنترل شده
uncontrolled
U
کنترل نشده
rocket control
U
کنترل موشک
camshafts
U
محور کنترل
riot control
U
کنترل اغتشاشات
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
camshaft
U
محور کنترل
run wild
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
stimulus control
U
کنترل محرک
get along
<idiom>
U
کنترل کردن
foot control
کنترل پایی
arms control
U
کنترل سلاح
control code
U
رمز کنترل
n/c
U
کنترل عددی
exchange control
U
کنترل ارزی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
external control
U
کنترل خارجی
field control
U
کنترل میدان
fighter control
U
کنترل شکاریها
fire control
U
کنترل اتش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com