Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He received several bullet wounds
U
چندین تیربه اوخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bracketing
U
تنظیم تیربه روش احاطهای
range ladder
U
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
polygenetic
U
دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent
U
دارای چندین قدر چندین بنیانی
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
multifold
U
چندین
multipoint
U
با چندین خط وط
lot
U
چندین
several
U
چندین
multiple
U
چندین
Several persons ( people ).
U
چندین تن
ten
U
چندین
several thousands
U
چندین هزار
multivalve
U
چندین دریچهای
multivincular
U
چندین پیوندی
on several occasions
U
در چندین وهله
over and over
U
چندین بار
multilineal
U
دارای چندین خط
alternate
U
چندین بار
many
U
چندین بسا
dozens of times
U
چندین بار
for reasons
U
به چندین دلیل
various
U
چندتا چندین
many books
U
چندین کتاب
many times
U
چندین بار
over again
U
چندین بار
over and over again
U
چندین بار
manyfold
U
چندین مرتبه
multicolour
U
با چندین رنگ
time and again
U
چندین بار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
چندین بار
manifold copies
U
چندین نسخه
alternates
U
چندین بار
regularly
[often]
<adv.>
U
چندین بار
on any number of occasions
<adv.>
U
چندین بار
a lot of times
<adv.>
U
چندین بار
often
<adv.>
U
چندین بار
many times
<adv.>
U
چندین بار
frequently
<adv.>
U
چندین بار
alternated
U
چندین بار
many a time
U
چندین بار
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
master keys
U
کلید چندین قفل
multicoloured
U
دارای چندین رنگ
swarms
U
چندین اشکال برنامه
multivocal
U
دارای چندین معنی
multifoliate
U
دارای چندین برگچه
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
variform
U
دارای چندین شکل
floscular
U
مرکب از چندین گلچه
multi tasking
U
اجرای چندین کار
master key
U
کلید چندین قفل
polymerous
U
دارای چندین جزء
end
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
polyphonic
U
نماینده چندین صدا
polyphonous
U
نماینده چندین صدا
swarmed
U
چندین اشکال برنامه
pooh bah
U
صاحب چندین مقام
swarm
U
چندین اشکال برنامه
high-rise
U
ساختمان چندین اشکوبه
ended
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
ends
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
multistorey
U
ساختمان چندین طبقه
multitasking
U
اجرای چندین کار
integration
U
انجام چندین عمل با هم
Many years passed .
U
چندین سال گذشت
polygastric
U
دارای چندین معده
polygenetic
U
دارای چندین مبدا
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
heteronomous
U
روینده تحت چندین قانون
skeleton key
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
flanker
U
[یکی از چندین گوشه ساختمان]
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
multipoint
U
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
groups
U
جمع اوری چندین چیز با هم
skeleton keys
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
group
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
polygenous
U
از چندین جورخاره درست شده
group
U
جمع اوری چندین چیز با هم
Several cars collided.
U
چندین اتوموبیل بهم خوردند
groups
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
Several pages have been torn out.
U
چندین صفحه اش پاره شده
combination
U
چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
i wrote letter a letter
U
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
complicated
U
با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
multiplex
U
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
paralleled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallels
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounce
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
broadcasts
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
paralleling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
conditional
U
مین کننده وقوع چندین کار مشخص
parallelled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounces
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounced
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
broadcasts
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
manifolder
U
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
broadcast
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
broadcast
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
manifold writer
U
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
bounced
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
bounces
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounce
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
resource
U
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
parallels
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multifunction
U
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
omnim gatherum
U
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
polygenist
U
کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
Hallenkirche
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
parallel
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
paralleling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
paralleled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
commoners
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
common
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
condition
U
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
logical
U
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
compounds
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compound
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
compounded
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
commonest
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
letter
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
package
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packaged
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packages
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
pot pourri
U
کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
averaging
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
averaged
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
backwards
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
backward
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
print shop
U
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
YMODEM
U
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
scheduling
U
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
post implementation review
U
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
multilayer
U
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
re entrant
U
برنامه یا کدی که توسط چندین کاربر در سیستم چند کاربره استفاده میشود.
multiple
U
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
vldb
U
Base Data Large Very پایگاه داده توزیع شده میان چندین کامپیوتر
circuits
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
bundling
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundles
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
reentrant
U
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
bundle
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
endless
U
بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com