English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (8793 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
backwards U عقب افتاده
backwards U به پشت
backwards U ازپشت وارونه
backwards U عقب مانده
backwards U کودن
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backwards U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards U بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
backwards U جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
backwards U ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U سیگنال کنترل و handshaking
backwards U در جهت عقب یا در خلاف جهت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To go backwards. U عقب عقب رفتن
To know it backwards. U مطلبی رافوت آب بودن (خوب دانستن )
step backwards U بازگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards U تنزل
bend over backwards to do something <idiom> U سخت تلاش کردن
step backwards U برگشت [به حالت کم توسعه]
To move backwards and forwards. U عقب وجلو حرکت کردن
To and fro . Forwards and backwards. U جلو وعقب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com