Perdic | letter | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 215 (8306 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	letter U	حرف الفباء
	letter U	حرف
	letter U	حرف چاپی
	letter U	نامه
	letter U	مراسله
	letter U	کاغذ ادبیات
	letter U	اثارادبی
	letter U	معرفت دانش
	letter U	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
	letter U	نویسه
	letter U	معرفی نامه
	letter U	سند
	letter U	نوشته
	letter U	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
	letter U	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Get the letter to him . Have the letter handed to him. U	نامه را بدستش برسان
	i wrote letter a letter U	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
	i wrote letter a letter U	هی کاغذ نوشتم
	Read out the letter. Read the letter aloud. U	نامه را بلند بخوان
	to a. letter U	فرستادن
	letter of a U	اطلاع نامه
	letter of a U	اگاهی نامه
	d. letter U	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	letter for letter <adv.> U	مو به مو
	letter for letter <adv.> U	کلمه به کلمه
	letter for letter <adv.> U	نکته به نکته
	to the letter <adv.> U	کلمه به کلمه
	to the letter <adv.> U	نکته به نکته
	to the letter <idiom> U	طبق قانون
	to the letter U	طابق النعل بالنعل
	letter no U	نامه شماره 5
	to the letter <adv.> U	مو به مو
	under cover of letter no U	ضمن نامه شماره
	send a letter U	نامهای بفرستید
	scarlet letter U	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
	repetitive letter U	نوشته شده است
	to readdress a letter U	عنوان نامهای را عوض کردن
	send a letter U	کاغذ بدهید
	take this letter to the post U	این نامه راببرید به پستخانه
	the letter is urgent U	نامه فوری است
	the letter of the law U	لفظ یا نص قانون
	the letter of the law U	عبارت قانون
	the letter of the law U	نص یا لفظ شریعت
	the original letter U	عین نامه
	small letter U	حرف ریز
	repetitive letter U	یات آدرس
	letter writer U	کتاب
	letter weight U	کاغذ نگاه دار
	letter testamentary U	تصدیق انحصار وراثت
	letter shift U	مبدله حروف
	letter sheet U	نامه تمبردار پستی
	sea letter U	سند بیطرفی کشتی
	letter quality U	کیفیت حرفی
	letter quality U	چاپ با کیفیت خوب
	letter quality U	کیفیت حرف
	letter writer U	نامه نگاری
	letter writer U	نامه نویس
	letter writer U	کاغذ نویس
	registered letter U	نامه سفارشی
	referring to your letter of U	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
	red letter U	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
	red letter U	با حروف قرمز
	recredential letter U	recredential
	omission of a letter U	انداختن یا حذف یک حرف
	nundinal letter U	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
	near letter quality U	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
	letter writing U	نامه نگاری
	letter press U	نوشته وابسته به عکسها
	letter of dismissal U	بطلان
	letter of reference U	توصیه نامه
	letter of reference U	معرفی نامه
	to kern a letter U	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
	letter of attorney U	اجازه نامه
	letter of attorney U	اختیار نامه
	I read through the letter. U	من این نامه را کاملا میخوانم.
	letter of dismissal U	الغا
	letter of dismissal U	انقضا
	letter of dismissal U	خاتمه
	letter of dismissal U	رها سازی
	letter of dismissal U	متارکه
	letter of dismissal U	ترک
	letter of dismissal U	انفصال
	letter of attorney U	وکالت نامه
	letter opener U	سرنامهبازکن
	letter-bombs U	بمب نامهای
	letter-bomb U	بمب نامهای
	four-letter words U	واژهی قبیح
	four-letter words U	واژهیچهار حرفی
	four-letter word U	واژهی قبیح
	four-letter word U	واژهیچهار حرفی
	chain letter U	نامهی زنجیری
	letter scale U	مقیاسنامهها
	To mail a letter. U	نامه ای رابه پست انداختن
	He signed with the letter U	امضاء با حرف او
	Has a letter arrived for me? U	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
	The letter is well typed . U	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
	I had a letter from my father . U	از پدرم کاغذ داشتم
	The letter is addressed to you . U	نامه بعنوان شما نوشته شده است
	This letter has been tampered with . U	در این نامه دست برده شده
	The letter is in his own handwriting . U	نامه بخط خودش است
	Letter of recommendation. U	توصیه نامه
	I have just received your letter. U	کاغذت تازه به دستم رسیده است
	with reference to letter no U	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
	letter press U	مواد چاپی
	letter of attorney U	نیرو
	letter head U	سر کاغذ
	letter founder U	حروف ریز
	letter de chancellerie U	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
	letter de chancellerie U	نامه رسمی
	letter carrier U	چاپار
	letter carrier U	نامه رسان پستچی
	letter card U	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
	letter drop U	صندوق پست
	letter head U	کاغذیکه نشان چاپی دارد
	letter missive U	امر نامه
	letter of agreement U	موافقتنامه
	letter of advice	آگهی
	letter of admission U	اقرارنامه
	air letter U	نامهء هوایی
	air letter U	نامهء مخصوص پست هوایی
	letter missive U	امریه
	letter missive U	اجازه نامه ابلاغیه
	an open letter U	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
	letter box U	صندوق پست
	back letter U	گواهی تضمین
	letter balance U	ترازوی نامه کشی
	i am in receipt of your letter U	نامه شما به من رسید
	circular letter U	بخشنامه اداری
	circular letter U	نامه اداری
	computer letter U	حرف کامپیوتری
	curled letter U	کاهوی پیچ
	drop letter U	نامه پست شهری
	dead letter U	قانون منسوخ
	blind letter U	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
	capital letter U	حرف بزرگ
	i am in receipt of your letter U	نامه شما واصل گردید
	letter book U	کتاب رونوشت
	letter book U	رونوشت نامه
	black letter U	حرف سیاه
	block letter U	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
	block letter U	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
	in letter and in spirit U	از حیث نص و معنی هردو
	in letter and in spirit U	لفظاومعنا
	in letter and in spirit U	ئر لفظ و در معنی
	dead letter U	نامه غیر قابل توزیع
	letter perfect U	از بر
	letter of marque U	پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
	letter of invitation U	رقعه دعوت
	letter of invitation U	دعوت نامه
	letter of introduction U	معرفی نامه
	letter of intent U	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
	letter of instruction U	دستورالعمل انجام کار
	letter of indemnity U	غرامت نامه
	letter of indemnity U	ضمانت نامه
	letter of recall U	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
	letter of recommendation U	سفارش نامه
	letter perfect U	کاملاوارد
	letter perfect U	جزء بجزء
	letter perfect U	کلمه بکلمه
	letter paper U	کاغذ نویسی
	form letter U	فرم نامه
	love letter U	نامه عاشقانه
	covering letter U	نامه پوششی
	letter of recommendation U	توصیه نامه
	letter of even date U	نامه همین تاریخ
	covering letter U	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
	covering letter U	نامه توضیحی
	letter of credit U	اعتبار اسنادی
	adverting to letter U	عطف بنامه
	letter of credit U	ورقه اعتبار
	letter of credit U	اعتبارنامه
	letter of credence U	credence
	letter of credence U	اعتبارنامه
	letter of attrney U	وکالتنامه
	letter of attorney U	مدعی
	action letter U	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
	open letter U	نامه سر گشاده
	letter of d ult U	مامه سوم ماه گذشته
	letter of credit U	اعتبار نامه بانکی
	letter of attorney U	وکیل
	letter lock U	قفل حروفی
	letter of credit U	برگه اعتبار
	letter-box company U	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
	Did you carry (deliver) the letter ? U	نامه را بردی یا نه ؟
	confirmed letter of credit U	اعتبار اسنادی تایید شده
	copy letter book U	دفتر کپیه
	copy of his letter is here with enclosed U	رونوشت نامه وی ضمیمه است
	a red letter day U	روز مهم و به یاد ماندنی
	In response (reply) to your letter. U	در جواب نامه تان
	Please bring me the orifinal letter . U	عین نامه را برایم بیاورید
	The letter hasnt arrived yet. U	نامه هنوز نرسیده است
	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	irrevocable letter of credit U	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
	Did you deliver my letter to your father ? U	نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
	poison-pen letter U	نامهایکهحاویخبریناخوشایندباشد
	unconfirmed letter of credit U	اعتبار اسنادی تایید نشده
	to insert a letter in a word U	حرفی را در میان واژهای جادادن
	to date a letter forward U	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
	letter quality printer U	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
	form letter program U	برنامه فرم نامه
	foreign letter paper U	کاغذ چاپاری نازک
	dead letter box U	فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
	letter quality printer U	چاپگرکیفیت حروف
	letter quality printing U	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
	letter quality printing U	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
	personalized form letter U	فرم شخصی
	round robin (letter) <idiom> U	نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
	red letter day <idiom> U	روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
	To carry out to the letter . To do something very meticulously . U	موبه مو انجام دادن
	The spirit and letter of the law . U	معنی و لفظ قانون
	printnow letter.doc U	DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند
	revocable letter of credit U	اعتبارقابل فسخ
	registered letter with receipt attached U	نامه سفارشی دو قبضه
	the heart's letter is read in the eyes <proverb> U	رنگ رخساره نشان می دهد از سر ضمیر