Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roll
U
چرخش توپ والیبال
rolled
U
چرخش توپ والیبال
rolls
U
چرخش توپ والیبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rotation
U
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
Other Matches
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
volleyball
U
والیبال
volley ball
U
والیبال
widest
U
خط کناری والیبال
power volleyball
U
والیبال قدرتی
volleyball court
U
زمین والیبال
volleyball net
U
تور والیبال
wider
U
خط کناری والیبال
wide
U
خط کناری والیبال
volleyball
U
بازی والیبال
referees
U
داور بالای والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
referee
U
داور بالای والیبال
back line player
U
بازیگر خط عقب والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
hook service
U
سرویس برگردان والیبال
height of the volleyball net
U
بلندای تور والیبال
baselines
U
خط انتهای زمین والیبال
baseline
U
خط انتهای زمین والیبال
change of service
U
تعویض سرویس والیبال
forwards
U
سه بازیگر جلوی تور والیبال
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
attack block
U
دفاع روی تور والیبال
contact with the net
U
خطای تماس با تور والیبال
blocker
U
مدافع روی تور والیبال
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
He plays a beautiful game of volleyball.
U
مثل ماه والیبال بازی می کند
drop shot
U
ضربه اهسته روی تور والیبال
net cord
U
کابل یا سیم بالای تور والیبال
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
center forward
U
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
toss a coin for choice of service of cou
U
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
fly
U
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
netball
U
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
floater
U
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
fives
U
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
trolls
U
چرخش
spins
U
چرخش
troll
U
چرخش
swirled
U
چرخش
swirls
U
چرخش
spin
U
چرخش
swirling
U
چرخش
wheel
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
wheels
U
چرخش
rotational
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
whirls
U
چرخش
revolution
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
rotation
U
چرخش
twirl
U
چرخش
twirled
U
چرخش
twirling
U
چرخش
twirls
U
چرخش
whirl
U
چرخش
whirled
U
چرخش
whirling
U
چرخش
levorotation
U
چرخش به چپ
volte-face
U
چرخش
turns
U
چرخش
volte face
U
چرخش
circulation
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
gyration
U
چرخش
turn
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
swirl
U
چرخش
wrench
U
چرخش
circulations
U
چرخش
whirlpools
U
چرخش اب
rotational post
U
شغل در چرخش
rotational speed
U
سرعت چرخش
sidespin
U
چرخش بیک سو
angle of rotation
U
زاویه چرخش
twist
U
چرخش بدن
turn table
U
میز چرخش
twisting
U
چرخش بدن
trepan
U
چرخش انحراف
twists
U
چرخش بدن
rolls
U
چرخش گردش
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
roll
U
چرخش گردش
axis of rotation
U
محور چرخش
helicopters
U
چرخش در هوا
pivoting
U
قابل چرخش
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
upright spin
U
چرخش ایستاده
number of revolutions
U
چرخش بر دقیقه
rotation
U
مقدار چرخش یک شی
free rotation
U
چرخش ازاد
stuffs
U
چرخش توپ
rolled
U
چرخش گردش
fractional turn
U
چرخش کسری
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
cyclostat
U
دستگاه چرخش
rotation
U
چرخش دوران
revolutions per minute
U
چرخش بر دقیقه
topspin
U
چرخش توپ
concentricity
U
دقت چرخش
universal
U
با چرخش ازاد
compass swing
U
چرخش خط محوری
rpm
U
چرخش بر دقیقه
specific rotation
U
چرخش ویژه
upturn
U
چرخش ببالا
revs per minute
U
چرخش بر دقیقه
turning points
U
نقطه چرخش
conrotatory motion
U
چرخش همسو
sidespin
U
چرخش انحرافی
stuff
U
چرخش توپ
turning point
U
نقطه چرخش
stuffed
U
چرخش توپ
sidespin
U
چرخش توپ
rev
U
چرخش بر دقیقه
body english
U
چرخش بی اختیار
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
turnabout
U
چرخش به یک طرف
spins
U
چرخش به سرعت
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
tumbles
U
چرخش اشفتگی
williamson turn
U
چرخش ویلیامسون
proper rotation
U
چرخش متعارف
revolution
U
چرخش دوران
revolutions
U
چرخش دوران
quartimax rotation
U
چرخش کوارتیماکس
radius of giration
U
شعاع چرخش
improper rotation
U
چرخش نامتعارف
spins
U
چرخش توپ
spin
U
چرخش به سرعت
spin
U
چرخش توپ
turnabouts
U
چرخش به یک طرف
optical rotation
U
چرخش نوری
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
oblique rotation
U
چرخش مایل
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
speed of rotation
U
چرخش بر دقیقه
molecular rotation
U
چرخش مولکولی
pivot point
U
مرکز چرخش
pivot ship
U
ناو چرخش
turn off
U
محل چرخش
turn-off
U
محل چرخش
kick turn
U
نیم چرخش
chasing
U
پایه چرخش
radius of gyration
U
شعاع چرخش
wresting
U
چرخش پیچش
wrested
U
چرخش پیچش
wrest
U
چرخش پیچش
high spin
U
چرخش زیاد
rotational speed
U
چرخش بر دقیقه
helicopter
U
چرخش در هوا
rotatable
U
چرخش پذیر
tumbled
U
چرخش اشفتگی
gyoradius
U
شعاع چرخش
turn-offs
U
محل چرخش
chase
U
پایه چرخش
chased
U
پایه چرخش
chases
U
پایه چرخش
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
wrests
U
چرخش پیچش
tumble
U
چرخش اشفتگی
period of roll
U
زمان تناوب چرخش
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
optical rotatory power
U
قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion
U
پاشندگی چرخش نوری
spindling
U
چرخش دیسک دستی
caracole
U
نیم چرخش اسب
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
oblimax rotation
U
چرخش مایل بیشینه
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
hindered rotation
U
چرخش ممانعت شده
counter rotate
U
چرخش بالاتنه در پیچ
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
flow process
U
جریان چرخش کار
hindered rotation
U
چرخش غیر ازاد
dorro yoop chagi
U
ضربه پا به بغل با چرخش
pivot point
U
نقطه چرخش ناو
mutarotation
U
تغییر چرخش نوری
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
pinwheel
U
چرخش از پهلو بدوربارفیکس
full
U
چرخش با پشتک کامل
pivot
U
چرخش حول یک محور
hinge
U
لولا چرخش لولایی
hinges
U
لولا چرخش لولایی
evolution
U
چرخش حرکت دورانی
spinning
U
چرخش
[گردش]
[دوران ]
pivots
U
چرخش حول یک محور
fullest
U
چرخش با پشتک کامل
turning points
U
نقطه لولای چرخش
turning circle
U
دایره چرخش ناو
pivoted
U
چرخش حول یک محور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com