Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tenth rate
U
پایین ترین درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
last
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasted
U
پایین ترین درجه یا مقام
lasts
U
پایین ترین درجه یا مقام
Other Matches
nethermost
U
پایین ترین زیر ترین
lowest
U
پایین ترین
lowermost
U
پایین ترین
undermost
U
پایین ترین
downmost
U
پایین ترین
lower most
U
پایین ترین
bottommost
U
پایین ترین
tenth rate
U
از پایین ترین جنس
lower high water
U
پایین ترین پیشرفت اب دریا
curtal step
U
پایین ترین پله پلگان
curtail step
U
پایین ترین پله پلگان
combat resolution
U
پایین ترین رده رزمی
troposphere
U
پایین ترین بخش اتمسفر
bottoms
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
lower low water
U
پایین ترین پست رفت اب دریا
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
bottom
U
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
upmost
U
عالی ترین بالاترین درجه
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
water collecting sump
U
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
physical
U
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
bilge
U
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
high fidelity
U
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
understrapper
U
عامل پایین درجه
low temperature
U
درجه حرارت پایین
minor order
U
صفوف روحانی پایین درجه
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
cryogenic liquid
U
گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
aaronic
U
از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
combat resolution
U
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
down
U
سوی پایین بطرف پایین
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
backmost
U
پس ترین
more like;most like
U
شبیه ترین
meritorious
U
شایسته ترین
lattermost
U
عقب ترین
lattermost
U
پست ترین
backmost
U
عقب ترین
furthest
U
پیشرفته ترین
proto
U
مهم ترین
rightmost
U
راست ترین
driest
U
خشک ترین
hindmost
U
عقب ترین
westernmost
U
غربی ترین
arrant
U
بدنام ترین
least significant
U
کم اهمیت ترین
best
U
عظیم ترین
foremost
U
پیش ترین
drier
U
: خشک ترین
first and foremost
<adv.>
U
پیش ترین
most significant
U
پراهمیت ترین
rearmost
U
عقب ترین
aftmost
U
عقب ترین
leftmost
U
سمت چپ ترین
undermost
U
زیر ترین
nethermost
U
پست ترین
eldest
U
مسن ترین
middlemost
U
میان ترین
midmost
U
میان ترین
topmost
U
اعلی ترین
most important
<adj.>
U
مهم ترین
next
U
نزدیک ترین پس ازان
most significant bit
U
با اهمیت ترین بیت
most significant digit
U
با ارزش ترین رقم
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
bottom price
U
پائین ترین قیمت
ticks
U
سخت ترین مرحله
most significant bit
U
با ارزش ترین بیت
best
U
شایسته ترین پیشترین
innermost
U
داخلی ترین دراعماق
most significant digit
U
با اهمیت ترین رقم
royal road
U
اسان ترین راه
aftermost
U
عقب ترین واپسین
neap tide
U
پائین ترین جزر و مد
tick
U
سخت ترین مرحله
least significant digit
U
کم اهمیت ترین رقم
full-backs
U
عقب ترین بازی کن
eastermost
U
شرقی ترین نقطه
full-back
U
عقب ترین بازی کن
easternmost
U
شرقی ترین نقطه
ticked
U
سخت ترین مرحله
least significant bit
U
کم اهمیت ترین بیت
neap
U
خفیف ترین جزر و مد
lsb
U
کم اهمیت ترین بیت
top flight
U
اعلی ترین مرتبه
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
primitive data type
U
ساده ترین شکل داده
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
sternmost
U
عقب ترین قسمت کشتی
Put your warmest clothes on .
U
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
admirals
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
fullback
U
جای عقب ترین بازی کن
exosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
thermosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
admiral
U
عالی ترین افسرنیروی دریایی
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
lowest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
smallest common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least upper bound
[lub, LUB]
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
subcutis
U
عمیق ترین قسمت زیر پوست
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
supremum
U
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
least common multiple
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
This is the easisrt way.
U
این آسان ترین راه است
lowest common multiple
[LCM]
U
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
bellies
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly
U
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
greatest common divisor
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
aftermost
U
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
greatest common factor
[GCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
msb
U
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
best seller
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
highest common factor
[HCF]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-sellers
U
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
msd
U
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
greatest common divisor
[gcd]
U
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
ahmad
U
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
mastered
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic
U
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
masters
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
geodetical
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline
U
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
weakest maintained
U
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
optimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
minimum
U
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
Pentium Pro
U
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
U
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
proletary
U
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
bottom
U
پایین
short
U
پایین تر
bottoms
U
پایین
lowered
U
پایین تر
shorter
U
پایین تر
flattest
U
پایین
low
U
پایین
low level
U
پایین
sub-
U
یا پایین تر
infara
U
پایین تر
infara
U
پایین
down stairs
U
پایین
down
U
پایین
lowers
U
پایین تر
flat
U
پایین
beneath
U
پایین تر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com