English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
premium statement U صورت اضافه ارزش سهام
forfeiture of premiums U ضرر اضافه ارزش سهام
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
premium U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums U اضافه ارزش
premium U اضافه ارزش
capital gains U اضافه ارزش سرمایه
net worth tax U مالیات بر اضافه ارزش دارائی
producer surplus U اضافه ارزش تولید کننده
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
stop loss order U دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder U دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
del credere agent U نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
close corporation U شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
collection U وصول
collections U وصول
receptions U وصول
reception U وصول
recoveries U وصول
recovery U وصول
makable [spv. makeable] <adj.> U قابل وصول
contrivable <adj.> U قابل وصول
doable <adj.> U قابل وصول
feasible <adj.> U قابل وصول
practicable <adj.> U قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> U قابل وصول
manageable <adj.> U قابل وصول
acknowledgment U اعلام وصول
makeable <adj.> U قابل وصول
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
recoveries U وصول جبران
achievable <adj.> U قابل وصول
collecting U وصول کردن
receipts U وصول کردن
receipts U اعلام وصول
receipt U وصول کردن
receipt U اعلام وصول
recovery U وصول جبران
get in U وصول کردن
accessible U قابل وصول
collects U وصول کردن
levier U مالیات وصول کن
recovers U وصول کردن
recover U وصول کردن
accession U تابع وصول
recvery U استرداد وصول
line of approach U راه وصول
collecting books U وصول مطالبات
collecting debts U وصول مطالبات
collection charge U هزینه وصول
collection charges U هزینه وصول
collectible U قابل وصول
collectable U قابل وصول
receive U وصول کردن
receives U وصول کردن
certificate of receipt U گواهی وصول
cleared cheque U چک وصول شده
outstandingly U وصول نشده
outstanding U وصول نشده
recovering U وصول کردن
collection fee U هزینه وصول
levied U وصول مالیات
recipients U وصول کننده
recipient U وصول کننده
to get in U وصول کردن
recoverable U قابل وصول
accessibility U قابلیت وصول
collect U وصول کردن
makable <adj.> U قابل وصول
workable <adj.> U قابل وصول
executable <adj.> U قابل وصول
levies U وصول مالیات
levy U وصول مالیات
come at able U قابل وصول
collection order U دستور وصول
levying U وصول مالیات
cash U وصول کردن نقدکردن
irrecoverably U بطور وصول نشدنی
receipt U اعلام وصول نمودن
cashing U وصول کردن نقدکردن
receipts U اعلام وصول نمودن
cashes U وصول کردن نقدکردن
acknowledgments U اعلام وصول رسید
publicans U مامور وصول مالیات
good debt U طلب وصول شدنی
good dept U طلب وصول شدنی
irrecoverable U غیر قابل وصول
receivable U قابل وصول پذیرفتنی
solvency U قابل وصول بودن
acknowledgements U اعلام وصول رسید
acknowledgement U اعلام وصول رسید
publican U مامور وصول مالیات
cashed U وصول کردن نقدکردن
collecting bank U بانک وصول کننده
collection charge U هزینه وصول مطالبات
debt collecting agency U نماینده وصول مطالبات
acknowledging U اعلام وصول کردن
acknowledge U اعلام وصول کردن
acknowledges U اعلام وصول کردن
debt collector U وصول کننده طلب
debt enforcement U درخواست طلب وصول
acknowledgment U شماره اعلام وصول
accessible U در دسترس قابل وصول
liquidates U سهام
liquidating U سهام
liquidate U سهام
liquidated U سهام
portfolios U سهام
secular trend U سهام
portfolio U سهام
holding U سهام
stock U سهام
stocked U سهام
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
accessibility U امکان نزدیکی وسیله وصول
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
execution for debt U اقدام برای طلب وصول
acknowledgement U خبر وصول نامه سپاسگزاری
accessibility U دستیابی پذیری قابلیت وصول
acknowledgements U خبر وصول نامه سپاسگزاری
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
bad debt U طلب غیر قابل وصول
bad dept U طلبی که امکان وصول ان کم باشد
bad debts U طلب غیر قابل وصول
acknowledgments U خبر وصول نامه سپاسگزاری
reviving U وصول مطالبات سوخت شده
acknowledging U وصول نامهای را اشعار داشتن
lien U حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
acknowledges U وصول نامهای را اشعار داشتن
stock exchange U بورس سهام
stock exchanges U بورس سهام
bearer shares U سهام بی نام
PR U سهام ممتاز
debenture stock U سهام قرضه
propertied U سهام دار
preferred stock U سهام ممتازه
privileged shares U سهام ممتاز
general stock U سهام عمومی
preferred shares U سهام مقدم
registered shares U سهام بانام
dividends U سود سهام
to buy into U سهام خریدن در
share warrant U گواهینامه سهام
stock_broker U دلال سهام
stock broker U دلال سهام
holding U دارائی سهام
dividend U سود سهام
savings bond U سهام قرضه
conversion of shares U تبدیل سهام
stock U سهام سرمایه
stocked U سهام سرمایه
bank stock U سهام بانک
fixed portion U سهام معینه
ordinary shares U سهام عادی
common stocks U سهام عادی
common stock U سهام عادی
preferred shares U سهام ممتاز
ordinary share U سهام عادی
growth stocks U سهام پر سود
blue chip U سهام مرغوب
bullish stocks U سهام رو به ترقی
inscribed stock U سهام نامدار
inscribed stock U سهام با اسم
bourse U بازار سهام
deferred share U سهام موجل
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
ordinary share U سهام معمولی
preferential shares U سهام ممتازه
blue-chip U سهام مرغوب
gilt edged shares U سهام ممتازه
preference shares U سهام ممتاز
preference shares U سهام ممتازه
government stock U سهام دولت
dividened U سود سهام
joint shares U سهام مشترک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com