English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saturation U نقط های که ماده درآنجا دیگرنمیتواند مغناطیسی شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
beginnings U بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginning U بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
ferrite core U ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
items U ماده
stuff U ماده
stuffed U ماده
item U ماده
stuffs U ماده
monoclinous U نر و ماده
female U ماده
material U ماده
agents U ماده
agent U ماده
bitching U سگ ماده
bitches U سگ ماده
bitched U سگ ماده
bitch U سگ ماده
provision U ماده
clauses U ماده
clause U ماده
stipulation U ماده
abscesses U ماده
metals U ماده
materials U ماده
foamed meterid U ماده کف
articles U ماده
article U ماده
metal U ماده
abscess U ماده
matter U ماده
stuffless U بی ماده
anti matter U ضد ماده
mattering U ماده
matters U ماده
antimatter U ضد ماده
substances U ماده
mattered U ماده
nanny goat U بز ماده
nanny goats U بز ماده
substance U ماده
catch for door bolt U ماده
nany U بز ماده
magnetical U مغناطیسی
magnetic head U هد مغناطیسی
magnetic tick U تق مغناطیسی
magnetic bridge U پل مغناطیسی
magnetized U مغناطیسی
antimagnetic U ضد مغناطیسی
magnetic U مغناطیسی
lubricant U ماده روغنی
point U ماده اصل
lubricants U ماده روغنی
materialists U ماده گرای
insulant U ماده عایق
abrasives U ماده سایا
materialists U ماده گرا
lyddite U ماده لیدیت
insulating material U ماده عایق
materialist U ماده گرا
preventive U ماده حفافتی
corrosive U ماده خورنده
isotrope U ماده همسانگرد
substance U ماده اصلی
keratine U ماده شاخی
leopardess U ماده پلنگ
materialist U ماده گرای
keratin U ماده شاخی
isotropic material U ماده همسانگرد
corrosive U ماده اکاله
isomorph U ماده یک شکل
doe U خرگوش ماده
vixens U روباه ماده
precursor U پیش ماده
clause U ماده قانون
vixen U روباه ماده
precursors U پیش ماده
dope U ماده مخدر
dopes U ماده مخدر
roe U گوزن ماده
constituents U ماده متشکله
stocked U ماده اولیه
stock U ماده اولیه
constituent U ماده متشکله
bull whale U نهنگ ماده
tigresses U ماده پلنگ
tigress U ماده پلنگ
clauses U ماده قانون
doe U گوزن ماده
lignin U ماده چوب
cows U ماده گاو
substances U ماده اصلی
cowing U ماده گاو
cowed U ماده گاو
cow U ماده گاو
insoluble U ماده حل نشدنی
hind U گوزن ماده
mucus U ماده لزج
mucus U ماده مخطی
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
tabby U گربه ماده
tabbies U گربه ماده
raw material U ماده خام
chlorophyll U ماده سبزگیاهی
antimatter U پاد ماده
ovum U یاخته ماده
allelopathic substance U ماده دورساز
emitted material U ماده گسیلیده
dyestuff U ماده رنگی
dye stuff U ماده رنگی
basophil U ماده قلیادوست
disinfector U ماده ضدعفونی
developer agent U ماده فهور
deglutinate U ماده لزج
fillers U ماده پرکننده
fillers U ماده پر کننده
exereta substance U ماده پس داده
explosive d. U ماده منفجره دی
stuffed U ماده اولیه
anticorrosive paint U ماده ضد زنگ
stuffs U ماده اولیه
antiset U ماده ضد ته نشین
atropine U ماده اتروپین
female connector U اتصال ماده
female connector U بسط ماده
fecula U ماده نشاستهای
filler U ماده پرکننده
filler U ماده پر کننده
consumable U ماده مصرفی
conservation of matter U بقای ماده
jellies U ماده لزج
jelly U ماده لزج
chronogram U ماده تاریخ
coloring agent U ماده رنگ
nutrients U ماده مغذی
coloring matter U ماده رنگ
nutrient U ماده مغذی
mineral U ماده معدنی
additives U ماده افزودنی
cow calf U گوساله ماده
basophile U ماده قلیادوست
corrodent U ماده اکاله
bituminous matter U ماده قیری
break clause U ماده نقض
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com