English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
agents U پیشکار
agents U نماینده
agents U گماشته وکیل
agents U مامور
agents U عامل
agents U کاگزار
agents U واسطه عامل
agents U فرستنده
agents U عامل اطلاعاتی
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
agents U عنصر
agents U ماده
agents U واسطه
agents U ارگان
agents U وکیل
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents U برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agents U نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
natural agents U عوامل طبیعی
oxydizing agents U مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
secret agents U مامور مخفی
secret agents U جاسوس
agents of production U عوامل تولید
travel agents U بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents U سفر ارا
travel agents U سفرچین
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
free agents U بازیگر بدون قرارداد
agents provocateurs U مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
to act through primary agents U به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
surface active agents U مواد فعال در سطح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com