Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diffuser area ratio
U
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geometrical percentage
U
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
contraction ratio
U
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
gear ratio
U
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
profiled
U
مقطع
profile
U
مقطع
segments
U
مقطع
segment
U
مقطع
sections
U
مقطع
profiles
U
مقطع
cross section
U
مقطع
tablature
U
مقطع
section
U
مقطع
cutting
U
مقطع
profiling
U
مقطع
oblique section
U
مقطع مایل
transverse section
U
مقطع عرضی
oblique section
U
مقطع اریب
trough section
U
مقطع ناودانی
profiling
U
مقطع عرضی
necking
U
تنگی مقطع
lobule
U
مقطع کوچک
transition section
U
مقطع تبدیل
areas
U
سطح مقطع
profiled
U
مقطع عرضی
profiles
U
مقطع عرضی
profile
U
مقطع عرضی
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
root section
U
مقطع ریشه
sectional area
U
سطح مقطع
soil profile
U
مقطع خاک
area
U
سطح مقطع
aerofoil
U
مقطع ایرودینامیکی
circular cross section
U
مقطع گرد
conic section
U
مقطع مخروطی
cross reaction
U
سطح مقطع
cross section
U
مقطع عرضی
airfoil
U
مقطع ایرودینامیکی
absorption cross section
U
مقطع جذب
cross section
U
سطح مقطع
structural section
U
مقطع سازهای
coil section
U
مقطع بوبین
compact section
U
مقطع فشرده
half section
U
نیم مقطع
cross section area
U
سطح مقطع
cross section
U
سطح مقطع عرضی
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
cross sectional area
U
سطح مقطع عرضی
cross sectional data
U
داده ها در یک مقطع زمانی
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
box section
U
مقطع قوسی سکل
work surfaces
U
سطح مقطع اصلی
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
interrupted quick flashing light
U
چشمک زن تند مقطع
transection
U
برش یا مقطع عرضی
total effective collision cross section
U
سطح مقطع موثر کل
cross section
U
سطح مقطع موثر
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
work surface
U
سطح مقطع اصلی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
podite
U
مقطع با بند پای بندپایان
uncurtailed bars
U
ارماتور بدون تقلیل مقطع
winding crodd section
U
سطح مقطع سیم پیچی
syllabify
U
تقسیم به هجای مقطع کردن
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
flumming
U
تنگ کردن مقطع جریان اب
con di nozzle
U
نازل موتورجت با مقطع همگرا
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
form grind
U
سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section
U
سطح مقطع برخورد موثر
standard egg section
U
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
three square
U
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
poiseuille flow
U
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
parallel aerofoil
U
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
profile drag
U
پسای مقطع پسای نیمرخ
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
input output
U
ورودی خروجی
i/o
U
ورودی-خروجی
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output order
U
ترتیب ورودی- خروجی
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
simultaneous input/output
U
ورودی و خروجی همزمان
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
cpu
U
باس ورودی / خروجی
input output instructions
U
دستورات ورودی و خروجی
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
i/o processor
U
پردازنده ورودی و خروجی
i/o port
U
مدخل ورودی و خروجی
i/o bound
U
محدود به ورودی خروجی
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
i/o channel
U
کانال ورودی و خروجی
input output ports
U
مدخلهای ورودی- خروجی
input output relation
U
رابطه ورودی- خروجی
input output system
U
سیستم ورودی- خروجی
input output symbol
U
علامت ورودی- خروجی
central
U
واحد ورودی و خروجی
microcontroller
U
پورت ورودی /خروجی
input output bus
U
گذرگاه ورودی- خروجی
input output channel
U
کانال ورودی- خروجی
input output control
U
کنترل ورودی- خروجی
serial input\output
U
ورودی و خروجی سری
input output unit
U
واحد ورودی- خروجی
at this age
U
[در این مقطع سنی]
[در این سنین]
[در این سن]
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
interfaces
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output control system
U
سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
basic input output system
U
سیستم ورودی و خروجی پایه
input output controller
U
کنترل کننده ورودی- خروجی
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
memory mapped i/o
U
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
architecture
U
حافظه و وسایل ورودی / خروجی
iocs
U
سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output redirection
U
تعیین مسیر ورودی- خروجی
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input/output file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
programmed i/o
U
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
combo box
U
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
amplification
U
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
remotest
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
bios
U
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
microsoft
U
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
input/output statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
operation
U
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
I/O statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
cascade connection
U
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
input/output instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
registers
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
parallel
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
parallels
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
inhibits
U
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibit
U
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
registering
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
tidal prism
U
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input
[output]
request
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
register
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I
[O]
request
[IORQ]
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
unit
U
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
gigo
U
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com