Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zonal
U
مداری ناحیهای
zonary
U
مداری ناحیهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regionally
U
ناحیهای
regional
U
ناحیهای
zonal
U
ناحیهای
zonular
U
ناحیهای
parochial
U
ناحیهای محدود
communal relationship
U
روابط ناحیهای
area graph
U
نمودار ناحیهای
area search
U
جستجوی ناحیهای
zone
U
ناحیهای شدن
zones
U
ناحیهای شدن
selective quenching
U
سردکنندگی ناحیهای
regional gap
U
شکاف ناحیهای
regional development
U
توسعه ناحیهای
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
territoriality
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
patagonia
U
ناحیهای درجنوب ارژانتین وشیلی
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
chemosphere
U
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
territorialism
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
preorbital
U
پیش مداری
short circuit
U
کوته مداری
connection diagram
U
دیاگرام مداری
circuit diagram
U
دیاگرام مداری
circuit family
U
خانواده مداری
orbital element
U
عناصر مداری
orbital period
U
تناوب مداری
orbital velocity
U
سرعت مداری
stratosphere
U
ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
line of engagement
U
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
balkanize
U
ناحیهای را بقطعات ریز تقسیم کردن
chorographic
U
وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
swinging cross
U
کوته مداری وزشی
circuit switching
U
راه گزینی مداری
diplomatize
U
سیاست مداری کردن
enclaves
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
enclave
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
inversion
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversions
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
chorography
U
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
edges
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edge
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
series
U
مداری که قط عات آن با هم سری هستند
clips
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
bit map
U
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
exclave
U
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
regional agency
U
موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
images
U
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
image
U
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
clip
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clippings
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clipped
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
fairgrounds
U
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
parochialism
U
محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
triangulation
U
تقسیم ناحیهای به مثلثهای مجاور هم جهت مساحی سه گوش سازی
fairground
U
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
blind circuit
U
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
uart
U
مداری که از UART برای تبدل نوع داده
gating circuit
U
مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
cloning
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloned
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clone
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones
U
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
circuit
U
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuits
U
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
balun
U
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
infarct
U
ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
crowbar
U
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
squeezer
U
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
invisible
U
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
clocks
U
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
multiplexor
U
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
mux
U
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
n channel mos
U
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
nmos
U
مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
reads
U
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
clock
U
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
read
U
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
crowbars
U
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
unpopulated board
U
تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
wraparound
U
توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
interfaces
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
differentiating cicuit
U
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
interface
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
i/o board
U
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
dips
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dip
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
converter
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
convertor
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
ACIA
U
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند
clocks
U
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
asynchronous
U
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
clock
U
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
images
U
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
enzootic
U
مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
microchips
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchip
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
U
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
colour
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
port
U
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
clamper
U
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
PIA
U
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
peripheral
U
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
d/a converter
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
interfaces
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com