English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
pads U جاده
pads U معبر
pads U دزد پیاده
pads U اسب راهوار
pads U پیاده سفر کردن
pads U قدم زدن
pads U زیر پالگد کردن
pads U صدای پا
pads U تشک
pads U هرچیز نرم
pads U لایه پشتی
pads U اب خشک کن
pads U مرکب خشک کن
pads U بالسشتک زخم بندی
pads U بااب و تاب گفتن
pads U لفاف کردن
pads U با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
pads U دفترچه یادداشت لایی
pads U لایی گذاشتن
pads U بالشتک
pads U لایی
pads U سکوی پرتاب رسانگر
pads U زانوبند
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elbow pads U زانوبند
deck pads U پادری عرشه ناو
deck pads U زیرپایی
launching pads U باند پرتاب موشک
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads U سکوی پرتاب موشک
scratch pads U یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
shin pads U ساقبند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com