Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
colour
U
رنگ
colour
U
فام
colour
U
بشره
colour
U
تغییر رنگ دادن
colour
U
رنگ کردن
colour
U
ملون کردن
colour
U
رنگامیزی
colour
U
رنگزدن
colour
U
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colour
U
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colour
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour
U
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colour
U
جدول شماره هایی که ویندوز
colour
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colour
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour
U
انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند
colour
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour
U
میزان خالص بودن سیگنال رنگ
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
U
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colour
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colour
U
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
a horse of another colour
[different colour]
U
مطلبی دیگر
a horse of another colour
[different colour]
U
موضوع علیحده
off colour
U
بی حال
off colour
U
کسل
off-colour
U
بی حال
off-colour
U
کسل
colour control
U
کنترلرنگ
colour chart
U
نموداررنگ
water colour
U
نقاشی ابرنگی
water colour
U
رنگاب
water colour
U
ابرنگ
to change colour
U
رنگ برنگ شدن
to change colour
U
تغییر رنگ دادن
scheme of colour
U
طرح رنگ
scheme of colour
U
رنگ بندی
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
colour display
U
نمایشرنگ
colour filter
U
فیلتررنگ
Wherever you go the sky has the same colour .
<proverb>
U
به هر کجا که روى آورى آسمان همین رنگ است .
There is no colour beyond black .
<proverb>
U
بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
primary colour
U
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
colour-coded
U
کدگذاریاز طریقرنگ
colour supplement
U
مجلهرایگانو ضمیمهروزنامهدر بریتانیا
colour scheme
U
چینشرنگیکمکان
colour fast
U
دارایرنگثابت
colour blindness
U
کوررنگی
colour blind
U
کوررنگ
colour bar
U
تبعیضقائلشدنبر مبنایرنگپوست-نژادپرست
saturated colour
U
رنگهای روشن
rose colour
U
رنگ گلی
false colour
U
رنگ مصنوعی
adjective colour
U
زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
oil colour
U
رنگ روغنی
false colour
U
فیلم رنگی مصنوعی
dust colour
U
خاکی
dead colour
U
رنگ ضعیف
dead colour
U
رنگ دست اول
colour bearer
U
پرچم دار
flat colour
U
رنگ تخت
flat colour
U
رنگ نازک مستوی
flesh colour
U
رنگ بدنی
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
achromatic colour
U
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
level colour
U
رنگ یکدست یا یکنواخت
high colour
U
خجالت
high colour
U
سرخی
ground colour
U
رنگ زمینه
flesh colour
U
رنگ بشره
colour box
U
جعبه رنگ
hair colour
[British]
U
رنگ مو
colour of waste water
U
رنگ فاضلاب
colour television camera
U
صفحهرنگیدوربین
colour selection filter
U
فیلترجداکنندهرنگ
light source colour
U
رنگ منبع نور
bishop of the wrong colour
U
فیل بد رنگ شطرنج
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
liquid crystal display colour pigmented
U
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com