English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
aerospace U فضای هوایی
airspace U فضای هوایی
danger space U فضای هوایی خطرناک
airspace control U کنترل فضای هوایی
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
binds U محصورکردن
discommon U محصورکردن
close U محصورکردن
closer U محصورکردن
closes U محصورکردن
closest U محصورکردن
inclose U محصورکردن
inclosure U محصورکردن
wall U محصورکردن
walls U محصورکردن
embower U محصورکردن
yards U محصورکردن
yard U محصورکردن
bind U محصورکردن
box U درجعبه محصورکردن
boxes U درجعبه محصورکردن
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
paler U در میان نرده محصورکردن
palest U در میان نرده محصورکردن
pale U در میان نرده محصورکردن
mound U با خاک ریز محصورکردن
mounds U با خاک ریز محصورکردن
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
campuses U فضای باز
phase space U فضای فاز
atmospheric environement U فضای جوی
boot U فضای ترانک
out of door U فضای ازاد
campus U فضای باز
lebensraum U فضای حیاتی
acceleration space U فضای شتاب
subspace U فضای فرعی
covered space U فضای پوشیده
out of doors U فضای ازاد
expanse U فضای زیاد
expanses U فضای زیاد
mask U پوشاندن فضای
masks U پوشاندن فضای
vacuity U فضای خالی
reflector space U فضای بازتابی
psychological space U فضای روانی
open area U فضای ازاد
biosphere U فضای زیست
bad break U فضای خالی
image space U فضای تصویر
deep space U فضای سه بعدی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
open U فضای باز
opened U فضای باز
opens U فضای باز
hollow space U فضای توخالی
floor space U فضای اشکوب
floorage U فضای صحن
fornix U فضای مجوف
free space U فضای ازاد
gross space U فضای کلی
phase space U فضای فازی
cellarage U فضای زیرزمین
cavity U فضای مجوف
life space U فضای زیست
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
cavities U فضای خالی
cavities U فضای مجوف
cavity U فضای خالی
covered space U فضای سر پوشیده
cylinder capacity U فضای سیلندر
lacuna U فضای خالی
danger space U فضای خطرناک
dead space U فضای مرده
dead space U فضای راکد
free space U فضای خالی
work space U فضای دایر
space U فضای خالی
clearance U فضای بازی
clearance U فضای بیکار
aerospace U فضای ماوراء جو
void U فضای خالی
workspace U فضای کاری
vacuum U فضای تهی
vacuuming U فضای تهی
vacuumed U فضای تهی
spaces U فضای خالی
vacuums U فضای تهی
interstaller space U فضای بین- ستارهای
glade U فضای میان جنگل
vector space U فضای برداری [ریاضی]
fanfare U نمایش در فضای باز
margins U زمان یا فضای اضافی
topological space U فضای توپولوژیک [ریاضی]
fanfares U نمایش در فضای باز
runout U فضای عمل یک سیستم
margin U زمان یا فضای اضافی
landscape garden U طراحی فضای سبز
inane U چرند فضای نامحدود
aston dark space U فضای تاریک استن
phase space cell U پیل فضای فاز
payload space U فضای بار مفید
open cut U حفاری در فضای باز
buncher space U فضای تحمیل سرعتی
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
memory address space U فضای نشانی حافظه
cathode glow U فضای روشن کاتد
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
loading space U فضای قابل بارگیری
blankest U سفید فضای خالی
blank U سفید فضای خالی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
perimeter U فضای احاطه کننده
floor space occupied U فضای مورد نیاز
trough of the sea U فضای میان دو موج
faraday dark space U فضای تاریک فارادی
address apace فضای آدرس دهی
vector space U فضای خطی [ریاضی]
linear space U فضای خطی [ریاضی]
drift space U فضای تبدیل تحمیل
the infinite space U فضای بیکران لاینتاهی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com