English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
closer U جای محصور
closer U چهاردیواری محوطه
closer U انتها
closer U پایان
closer U ایست توقف
closer U تنگ
closer U بن بست
closer U نزدیک
closer U : بستن
closer U منعقدکردن
closer U مسدود کردن
closer U محصورکردن
closer U نزدیک به ناو
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U بستن
closer U پرچم افراشته
closer U نزدیک بهم
closer U نزدیک شدن به فورواردها
closer U تغییر وضع درایستادن
closer U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to have [take] a closer look at something U چیزی را با دقت بررسی کردن
circuit closer U مداربند
queen closer U اجر قلمدانی
king closer U اجر کلاغ پر
The deadline is coming closer. U مهلت مقرر نزدیکتر می شود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com