English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
value added tax U مالیات ارزش افزوده
value-added tax U مالیات ارزش افزوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vat U مالیات بر ارزش افزوده
vats U مالیات بر ارزش افزوده
value added tax U مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax U مالیات بر ارزش افزوده
value added taxation U مالیات بر ارزش افزوده
Other Matches
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
value added U ارزش افزوده
added value U ارزش افزوده
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
net worth tax U مالیات بر اضافه ارزش دارائی
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
given in U افزوده
additional U افزوده
adjunct U افزوده
added U افزوده
adjuncts U افزوده
gains U افزوده
increment U افزوده
gain U افزوده
accessional U افزوده
annexed U افزوده
addend U افزوده
gained U افزوده
increments U افزوده
voice-overs U سخنان افزوده
add on U افزوده شده
additives U افزاینده افزوده
an interpolated verse U شعر افزوده
assigned <adj.> <past-p.> U افزوده شده
attached <adj.> <past-p.> U افزوده شده
allocated <adj.> <past-p.> U افزوده شده
voice-over U سخنان افزوده
paragogic U افزوده الحاقی
paragoge U حرف افزوده
additive U افزاینده افزوده
gain score U نمره افزوده
intercalary U اضافی افزوده
allotted <adj.> <past-p.> U افزوده شده
accruing U افزوده شدن
accrues U افزوده شدن
accrue U افزوده شدن
boosted b voltage U ولتاژ افزوده ب
levies U مالیات بندی مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
excess length U طول افزوده شده
ohm additive افزوده های روغنی
he has none the wiser U چیزی براطلاعتش افزوده نشد
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
feeding storm U طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
her courage did accrue U برجراتش افزوده گشت جراتش زیادشد
epexegesis U کلمات افزوده شده برای توضیح
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
top U جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
relocation U کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
parity U بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
pad character U حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
padding U حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
margin cost U مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
self- U که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
register U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registers U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
raffish U بی ارزش
treasure U با ارزش
junky U بی ارزش
rewarding U پر ارزش
picayubnish U بی ارزش
worthless U بی ارزش
small change U کم ارزش
values U ارزش
fustian U بی ارزش
value U ارزش
cost U ارزش
shotten U بی ارزش
good for nothing U بی ارزش
valuing U ارزش
prices U ارزش
punk U بی ارزش
avail U ارزش
market value U ارزش
big ticket U با ارزش
trivalency U سه ارزش
worth U با ارزش
brummagem U بی ارزش
naught U بی ارزش
brummagem U کم ارزش
worth U ارزش
price U ارزش
trivalence U سه ارزش
valueless U بی ارزش
rubbish U بی ارزش
picayune U بی ارزش
low grade U کم ارزش
unvalued U بی ارزش
low level U کم ارزش
worm eaten U بی ارزش
worthiness U ارزش
regardant U با ارزش
punks U بی ارزش
no par U بی ارزش
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
impost U مالیات
taxation U مالیات
cess U مالیات
sess U مالیات
gabelle U مالیات
gabel U مالیات
taxed U مالیات
tax U مالیات
tithing U مالیات ده یک
taxes U مالیات
Scot U مالیات
tinker's damn U چیزبی ارزش
undervaluation U کم ارزش گذاری
cost account U ذکر ارزش
commercial value U ارزش تجارتی
valuation U ارزش گذاری
theory of value U نظریه ارزش
differential cost U ارزش نهایی
diagnostic value U ارزش تشخیصی
exchange value U ارزش مبادلهای
code value U ارزش رمز
valuations U ارزش گذاری
coupling valve U ارزش اتصال
critical value U ارزش بحرانی
tinker's dam U چیزبی ارزش
surrender value U ارزش بازخرید
face value U ارزش اسمی
threshold value U ارزش استانهای
disvalue U بی ارزش کردن
declared value U ارزش افهارشده
value theory U نظریه ارزش
truth value U ارزش درستی
decrease in value U کاهش ارزش
downgrading U کم ارزش کردن
waff U نظر بی ارزش
auxiliary value U ارزش کومکی
value in exchange U ارزش مبادله
value for money U ارزش پول
belittlement U کم ارزش سازی
value date U تاریخ ارزش
value as security U ارزش تضمین
value analysis U تحلیل ارزش
axiology U ارزش شناسی
axiology U علم ارزش ها
indexation U ارزش ترازی
value of money U ارزش پول
value of assets U ارزش دارائی ها
absolute volue U ارزش مطلق
absolute value U ارزش مطلق
value in use U ارزش استعمال
forfeiture U تنزل ارزش
average value U ارزش میانگین
value in use U ارزش استفاده
heat of combustion U ارزش گرمایی
book value U ارزش دفتری
equity capital U ارزش ویژه
cost finding U ارزش یابی
capital value U ارزش سرمایهای
exchange value U ارزش مبادله
capital value U ارزش فعلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com