English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (7586 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taxation U مالیات
tax U مالیات
taxed U مالیات
taxes U مالیات
Scot U مالیات
cess U مالیات
gabel U مالیات
gabelle U مالیات
impost U مالیات
sess U مالیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levy U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
tithing U مالیات ده یک
double taxation U مالیات مضاعف
exemption from taxation U معافیت از مالیات
excise taxes U مالیات بر فروش
taxpayers U مالیات پرداز
ratepayer U مالیات دهنده
taxpayers U مالیات دهنده
yield tax U مالیات بر عایدی
excise tax U مالیات بر مصرف
wealth tax U مالیات بر ثروت
export tax U مالیات بر صادرات
wage tax U مالیات بر مزد
gabelle U مالیات نمک
taxpayer U مالیات پرداز
taxpayer U مالیات دهنده
gabel U مالیات نمک
free of tax U بدون مالیات
ratepayers U مالیات دهنده
taxpayer U مالیات بده
taxpayers U مالیات بده
after tax U پس از وضع مالیات
estate tax U مالیات مستغلات
death tax U مالیات بر ارث
compulsory levies U مالیات اجباری
capital levy U مالیات برسرمایه
commercial tax U مالیات بازرگانی
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital tax U مالیات بر سرمایه
capitation taxes U مالیات سرانه
burdensome tax U مالیات مزاحم
deductible U مالیات پذیر
estate tax U مالیات بر املاک
estate duty U مالیات ارث
estate duty U مالیات بر ارث
duty free U معاف ار مالیات
assessor U ممیز مالیات
tax year مالیات سالانه
basis of tax U ماخذ مالیات
scatt U مالیات عوارض
property tax U مالیات دارایی
property tax U مالیات مستقلات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
progressive taxation U مالیات تصاعدی
tax effect U اثر مالیات
progressive tax U مالیات تصاعدی
tax equation U معادله مالیات
profits tax U مالیات بر سود
proportional tax U مالیات نسبی
profit tax U مالیات بر سود
tax exempt U معاف از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
tax base U ماخذ مالیات
proportional tax U مالیات تناسبی
proportional taxation U مالیات تناسبی
sales tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
shift of a tax U انتقال مالیات
sale tax U مالیات بر فروش
rental tax U مالیات مستغلات
regressive taxation U مالیات نزولی
regressive taxation U مالیات کاهنده
tax shifting U انتقال مالیات
regressive tax U مالیات نزولی
real estate tax U مالیات بر مستغلات
single tax U مالیات انفرادی
single tax U مالیات واحد
succession duties U مالیات برارث
quint U مالیات پنج یک
tax free U معاف از مالیات
tax function U تابع مالیات
per head tax U مالیات سرانه
taxes in kind U مالیات جنسی
leviable U وضع مالیات
leviable U مالیات بستنی
land tax U مالیات بر زمین
land tax U مالیات ارضی
land tax U مالیات زمین
kiln tax U مالیات فخاری
inheritance tax U مالیات بر ارث
the rear vassals U مالیات دهندگان
incidence of taxation U اثر مالیات
incidence of taxation U انتقال مالیات
impost U مالیات بر واردات
highway user tax U مالیات حق عبور
gift tax U مالیات برهبه
levier U مالیات وصول کن
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
levy tax U وضع مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
octroi U مالیات دم دروازه
occupation tax U مالیات شغل
occupation tax U مالیات اصناف
tax incidence U عارضه مالیات
nuisance tax U مالیات پردردسر
neutral tax U مالیات خنثی
neutral tax U مالیات بی طرف
tax increase U افزایش مالیات
tax load U بار مالیات
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
mise U مالیات خرج
liable to tax U مشمول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
total tax load U کل بار مالیات
excise U مالیات بستن بر
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
income taxes U مالیات برعایدات
income taxes U مالیات بر درامد
income tax U مالیات بر درامد
taxless <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
assessment U تعیین مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
direct taxation U مالیات مستقیم
direct tax U مالیات مستقیم
scot-free U معاف از مالیات
scot free U معاف از مالیات
surcharge U مالیات اضافی
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
assessments U براورد مالیات
assessments U وضع مالیات
assessments U تعیین مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
assessment U براورد مالیات
assessment U وضع مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
stressing U مالیات زیادبستن
stresses U مالیات زیادبستن
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
tax-free U بخشوده از مالیات
tax evasion U فرار از مالیات
imposition U باج مالیات
corporation tax U مالیات بر شرکتها
surcharges U مالیات اضافی
taxable U مالیات بردار
taxable U مشمول مالیات
stress U مالیات زیادبستن
purchase tax U مالیات بر معاملات
taxes U مالیات گرفتن از
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
income tax U مالیات برعایدات
taxed U مالیات گرفتن از
tax-free <adj.> U بدون مالیات
tax U مالیات گرفتن از
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
taxation U وضع مالیات
levying U مالیات بندی
assesses U مالیات بستن بر
assessed U مالیات بستن به
assessed U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن به
assess U مالیات بستن بر
assesses U مالیات بستن به
levying U وصول مالیات
levying U وضع مالیات
assessing U مالیات بستن بر
assessing U مالیات بستن به
impose U مالیات بستن بر
surtax U مالیات اضافی
surtax U اضافه مالیات
poll tax U مالیات سرانه
Scot U مالیات بستن بر
death duties U مالیات بر ارث
death duty U مالیات بر ارث
imposes U مالیات بستن بر
levy U مالیات بندی
levy U وصول مالیات
levy U وضع مالیات
levied U وصول مالیات
levies U مالیات بندی
Recent search history Forum search
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com