Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
eucleadian space
U
فضای اقلیدسی
Euclidean space
U
فضای اقلیدسی
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
euclidean
U
اقلیدسی
Euclidean vector
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
clearance
U
فضای بازی
life space
U
فضای زیست
lebensraum
U
فضای حیاتی
clearance
U
فضای بیکار
covered space
U
فضای پوشیده
lacuna
U
فضای خالی
covered space
U
فضای سر پوشیده
psychological space
U
فضای روانی
phase space
U
فضای فازی
phase space
U
فضای فاز
out of doors
U
فضای ازاد
out of door
U
فضای ازاد
floorage
U
فضای صحن
cellarage
U
فضای زیرزمین
coordination sphere
U
فضای کوئوردیناسیون
open area
U
فضای ازاد
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
danger space
U
فضای خطرناک
fornix
U
فضای مجوف
space
U
فضای خالی
vacuuming
U
فضای تهی
vacuumed
U
فضای تهی
vacuum
U
فضای تهی
spaces
U
فضای خالی
deep space
U
فضای سه بعدی
floor space
U
فضای اشکوب
aerospace
U
فضای هوایی
aerospace
U
فضای ماوراء جو
image space
U
فضای تصویر
gross space
U
فضای کلی
void
U
فضای خالی
dead space
U
فضای مرده
free space
U
فضای خالی
free space
U
فضای ازاد
dead space
U
فضای راکد
vacuums
U
فضای تهی
hollow space
U
فضای توخالی
subspace
U
فضای فرعی
expanses
U
فضای زیاد
opened
U
فضای باز
mask
U
پوشاندن فضای
masks
U
پوشاندن فضای
opens
U
فضای باز
boot
U
فضای ترانک
reflector space
U
فضای بازتابی
acceleration space
U
فضای شتاب
biosphere
U
فضای زیست
airspace
U
فضای هوایی
campuses
U
فضای باز
expanse
U
فضای زیاد
cavities
U
فضای خالی
campus
U
فضای باز
cavities
U
فضای مجوف
cavity
U
فضای مجوف
bad break
U
فضای خالی
open
U
فضای باز
atmospheric environement
U
فضای جوی
vacuity
U
فضای خالی
work space
U
فضای دایر
workspace
U
فضای کاری
cavity
U
فضای خالی
drift space
U
فضای تبدیل تحمیل
margins
U
زمان یا فضای اضافی
margin
U
زمان یا فضای اضافی
catcher space
U
فضای اوسیلاسیون زای
glade
U
فضای میان جنگل
glades
U
فضای میان جنگل
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
fanfare
U
نمایش در فضای باز
fanfares
U
نمایش در فضای باز
cathode glow
U
فضای روشن کاتد
aston dark space
U
فضای تاریک استن
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
U
فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
hittorf dark space
U
فضای تاریک هیتورف
anode dark space
U
فضای تاریک اند
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
address apace
فضای آدرس دهی
danger space
U
فضای هوایی خطرناک
perimeters
U
فضای احاطه کننده
perimeter
U
فضای احاطه کننده
inane
U
چرند فضای نامحدود
buncher space
U
فضای تحمیل سرعتی
the infinite space
U
فضای بیکران لاینتاهی
runout
U
فضای عمل یک سیستم
topological space
U
فضای توپولوژیک
[ریاضی]
phase space cell
U
پیل فضای فاز
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
payload space
U
فضای بار مفید
landscape garden
U
طراحی فضای سبز
open cut
U
حفاری در فضای باز
trough of the sea
U
فضای میان دو موج
metric space
U
فضای متری
[ریاضی]
metric space
U
فضای متریک
[ریاضی]
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
memory address space
U
فضای نشانی حافظه
blank
U
سفید فضای خالی
blankest
U
سفید فضای خالی
foresheets
U
فضای جلوی قایق
to close airspace
U
محصورکردن فضای هوایی
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
floor space occupied
U
فضای مورد نیاز
vector space
U
فضای خطی
[ریاضی]
linear space
U
فضای خطی
[ریاضی]
faraday dark space
U
فضای تاریک فارادی
furnace room
U
فضای داخل کوره
hair space
U
فضای باریکی درچاپ
airspace
[over a country]
U
فضای هوایی
[در کشوری]
interstaller space
U
فضای بین- ستارهای
loading space
U
فضای قابل بارگیری
bossing
U
[فضای خالی زیر پنجره]
compact
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
outer space
U
فضای خارج از هوا یا جوزمین
compacting
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacts
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
to close airspace
U
مسدود کردن فضای هوایی
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
cod
U
فضای داخل خلیج یادریاچه
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
air-hole
U
[تهویه فضای خالی سرداب]
hyphenated
U
نوشته شده با فضای خالی
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
pre-Hilbert space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
broadcasts
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcast
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
space
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
clearance
U
هوا فضای خالی فاصله
it takes much room
U
فضای زیادی را اشغال میکند
dead space
U
زاویه بیروح فضای کور
deep space
U
فضای خارج از منضومه شمسی
spaces
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
caret
U
نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
user area
U
فضای مخصوص استفاده کننده
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
three-dimensional space
U
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
anode glow
U
شعله مثبت فضای روشن اند
marks
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
land scaping
U
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
zapping
U
حذف داده موجود در فضای کاری
annulus
U
فضای بین دوایر متحد المرکز
fogging
U
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
mark
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
plenums
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
inputted
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
capacities
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
agora
U
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
zaps
U
حذف داده موجود در فضای کاری
zapped
U
حذف داده موجود در فضای کاری
road space
U
فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
claustrophobia
U
مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
plenum
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
gaps
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
operand
U
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
capacity
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
zap
U
حذف داده موجود در فضای کاری
gap
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
immediate
U
فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highest
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highs
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
space
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
spaces
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
marquees
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
marquee
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
breaks
U
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
compress
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
gaps
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
pitch
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
quadding
U
درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
pitches
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
to occupy much space
U
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
worked
U
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
deposit
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
work
U
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
compacts
U
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compacted
U
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com