Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sender
U
فرستنده پیام
senders
U
فرستنده پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
authentication
U
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
route
U
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes
U
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
acknowledged mail
U
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
Other Matches
InBox
U
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply
U
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking
U
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox
U
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting
U
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
prompted
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification
U
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram
U
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms
U
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA
U
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress
U
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code
U
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
end
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco
U
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message
U
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledges
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
transmitter
U
فرستنده
transmitters
U
فرستنده
shipper
U
فرستنده
transmitting set
U
فرستنده
sending set
U
فرستنده
forwarder
U
فرستنده
dispatcher
U
فرستنده
agents
U
فرستنده
senders
U
فرستنده
chooser
U
فرستنده
agent
U
فرستنده
sender
U
فرستنده
wireless station
U
فرستنده
consignor
U
فرستنده
intermediate transmitter
U
فرستنده واسطه
intermediate transmitter
U
فرستنده میانی
jamming transmitter
U
فرستنده پارازیت
emergency transmitter
U
فرستنده اضطراری
forwarding country
U
کشور فرستنده
amateur station
U
فرستنده تفننی
transmitters
U
فرستنده رادیویی
transmitters
U
دستگاه فرستنده
amateur transmitter
U
فرستنده اماتور
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
transmitting antenna
U
انتن فرستنده
consignor
U
فرستنده کالا
noise transmitter
U
فرستنده پارازیت
television broadcasting station
U
فرستنده تلویزیون
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
service area
U
برد فرستنده
sending state
U
کشور فرستنده
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
pulse transmitter
U
فرستنده پالس
transmitter
U
فرستنده رادیویی
mobile station
U
فرستنده متحرک
transmitter
U
دستگاه فرستنده
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
amateur station call letters
U
علامت فرستنده تفننی
amateur bands
U
باندهای فرستنده تفننی
radio telephone transmitter
U
فرستنده تلفن بیسیم
long wave transmitter
U
فرستنده موج بلند
impluse sender
U
فرستنده ضربه جریان
shipper
U
فرستنده کالا با کشتی
handie talkie
U
فرستنده دستی کوچک
reversing
U
داده ازگیرنده به فرستنده
reverses
U
داده ازگیرنده به فرستنده
reversed
U
داده ازگیرنده به فرستنده
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
reverse
U
داده ازگیرنده به فرستنده
directive sending
U
فرستنده جهت دار
directional transmitter
U
فرستنده جهت دار
handsets
U
دستگاه فرستنده وگیرنده
handset
U
دستگاه فرستنده وگیرنده
transmissive
U
انتقال دهنده فرستنده
cross talk
U
تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
ultrashort wave transmitter
U
فرستنده موج خیلی کوتاه
squad cars
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad car
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
carriers
U
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier
U
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
transmitter signal element timing
U
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
frequency drift
U
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
doppler effect
U
اثر برگشت امواج روی فرستنده
universal
U
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
backward
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roam
U
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming
U
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams
U
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed
U
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
transceiver
U
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
backwards
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
vor
U
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
clocking
U
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
radio fix
U
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
synchronization
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
sync
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
radio fix
U
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
session
U
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
sessions
U
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
diplexer
U
وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
dial up line
U
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
acknowledging
U
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges
U
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge
U
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
manipulative deception
U
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
i signal
U
پیام ای
mssg
U
پیام
signaled
U
پیام
signal
U
پیام
messages
U
پیام
signalled
U
پیام
message
U
پیام
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
radio position finding
U
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
intelligence signal
U
پیام خبری
heliogram
U
پیام افتابی
burying
U
کد کردن پیام
message center
U
مرکز پیام
message book
U
دفتر پیام
immediate message
U
پیام فوری
buries
U
کد کردن پیام
message source
U
منبع پیام
message feedback
U
بازخورد پیام
bury
U
کد کردن پیام
message retrieval
U
استخراج پیام
privacy
U
استقلال پیام
message heading
U
عنوان پیام
message retrieval
U
بازیابی پیام
message source
U
منشاء پیام
message switching
U
پیام گزینی
message queuing
U
صف بندی پیام
general message
U
پیام عمومی
fox message
U
پیام دوباره
flash message
U
پیام انی
communicator
U
پیام دهنده
code message
U
پیام رمز
clear text
U
پیام کشف
color burst pedestal
U
پایه پیام
burst pedestal
U
پایه پیام
brightness signal
U
پیام روشنایی
blanking signal
U
پیام خاموشی
basegram
U
پیام از ساحل
encode
U
کد کردن پیام
encodes
U
کد کردن پیام
transmission
U
ارسال پیام
cryptogram
U
پیام پنهانی
diagnostic massage
U
پیام تشخیصی
error message
U
پیام خطانما
end of message
U
انتهای پیام
end of massage
U
انتهای پیام
ems dispatch
U
پیام امس
ending
U
خاتمه پیام
endings
U
خاتمه پیام
dummy message
U
پیام دروغی
dummy message
U
پیام فریبنده
drafter
U
منشی پیام
drafter
U
نویسنده پیام
transmissions
U
ارسال پیام
beginning of message
U
شروع پیام
wilco
U
پیام را فهمیدم
signal tracing
U
ردگیری پیام
som
U
اغاز پیام
bodies
U
متن پیام
start of message
U
اغاز پیام
telephone message
U
پیام تلفنی
to send a message
U
پیام فرستادن
maydays
U
پیام اضطراری
heading
U
سرلوحه پیام
mayday
U
پیام اضطراری
video signal
U
پیام ویدئو
headings
U
سرلوحه پیام
signal center
U
مرکز پیام
plaindress
U
پیام کشف
radiotelegram
U
پیام تلگرافی
procedure message
U
پیام عادی
monochrome signal
U
پیام تکرنگ
body
U
متن پیام
signal generator
U
پیام ساز
procedure message
U
پیام معمولی
plain text
U
پیام کشف
routine message
U
پیام عادی
meteorological message
U
پیام هواسنجی
q signal
U
پیام کیو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com