English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buffer duo U دو پیاده مجاور در برابر دوپیاده مجاور با یک عرض فاصله
helical tooth bevel gear U چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
tooth gap U فاصله دندانه
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
rack and pinion U میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
limitrophe U مجاور مرزی مجاور
ungear U از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
saw edged U دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves U برگهای ارهای یا دندانه دندانه
spur gear U دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions U دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission U یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
adjacent rows U ردیف های مجاور [رج های مجاور]
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
nicked U دندانه دندانه کردن
nicking U دندانه دندانه کردن
nicks U دندانه دندانه کردن
nick U دندانه دندانه کردن
jaggy U دندانه دندانه ناهمواری
dentate U دندانه دندانه مضرس
cut gears U دندانه دندانه کردن
rougher U دنده دنده کننده
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
proximal U مجاور
circumjucent U از هر سو مجاور
abutting U مجاور
conterminous U مجاور
contiguous U مجاور
adjacent U مجاور
neighbor U مجاور
nigh U مجاور
appressed U مجاور
vicinage U مجاور
next U مجاور
nearby U مجاور
vicinal U مجاور
neighbouring U مجاور
adjoining U مجاور
coterminous U مجاور
near by U مجاور
vicinity U مجاور
adjacent U مجاور همسایه
adjacent video U ویدئو مجاور
bordering U مجاور بودن
aduacent sound U صدای مجاور
vicinal dihalide U دی هالید مجاور
graveside U مجاور قبر
abuttals U زمین مجاور
adjacent lines U خطهای مجاور
adjoining U نزدیک مجاور
border U مجاور بودن
abuttal U زمین مجاور
abuting surface U سطح مجاور
collateral U همسایه مجاور
gravesides U مجاور قبر
bordered U مجاور بودن
proximal stimulus U محرک مجاور
adjoins U مجاور بودن
parahepatic U مجاور کبد
adjoin U مجاور بودن
adjoined U مجاور بودن
paranephric U مجاور کلیه
anal U مجاور مقعد
contiguous zone U منطقه مجاور
neighbours U نزدیک مجاور
against U پیوسته مجاور
neighbors U نزدیک مجاور
neighbour U نزدیک مجاور
sprocket U دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
anchimeric assistance U کمک گروه مجاور
allele U ژنهای ناهمسان مجاور
colocate U در مجاور هم قرار دادن
adjacent channel interfernce U تداخل کانال مجاور
guiding U عضلات کمکی مجاور
adjacent point نقطه های مجاور
monkey chatter U تداخل کانال مجاور
surrounding U احاطه کننده مجاور
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
garbage U واسط رادیویی از کانالهای مجاور
hand-to-hand U دست بدست یکدیگر مجاور
appressed U کاملا نزدیک و مجاور چیزی
adjacent U دو میدان متصل به دو گروه مجاور
hand to hand U دست بدست یکدیگر مجاور
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
nips U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nipped U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
overlap tell U رله اطلاعات مربوط به هدف یا دشمن به ایستگاههای مجاور
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
I could have sworn that there was somebody in the next room . U می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
dot U فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
dotting U فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
contiguous U فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم
triangulation U تقسیم ناحیهای به مثلثهای مجاور هم جهت مساحی سه گوش سازی
compass compensation U تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
crinkle U دندانه دندانه
pegs U دندانه
peg U دندانه
nibs U دندانه
nib U دندانه
threads U دندانه
leaf U دندانه
serration U دندانه
indented U دندانه دندانه
saw toothed U دندانه دندانه
nid U دندانه
mordant U دندانه
tooth U دندانه
jaggies U دندانه ها
crinkling U دندانه دندانه
crinkles U دندانه دندانه
notche U دندانه
tine U دندانه
thread U دندانه
crinkled U دندانه دندانه
cam U دندانه
dent U دندانه
denting U دندانه
trifid U سه دندانه
jag U دندانه
dents U دندانه
indentations U دندانه
serra U دندانه
sawtooth U دندانه دندانه
cogs U دندانه
serrate U دندانه دندانه
dented U دندانه
cams U دندانه
nicks U دندانه
sheath U دندانه
sheaths U دندانه
nicking U دندانه
nicked U دندانه
indentation U دندانه
nick U دندانه
undentate U تک دندانه
cog U دندانه
dentation U دندانه
denticle U دندانه
bidentate U دو دندانه
cogging U دندانه
notch U دندانه
denticulate U دندانه دندانه
notches U دندانه
dentate U دندانه
crenation U دندانه دندانه
dependum U ته دنده
geap U دنده
drives U دنده
costa U دنده
geared U دنده
drive U دنده
rib U دنده
gears U دنده
spare ribs U سر دنده
slat U دنده ها
hard-nosed U یک دنده
slats U دنده ها
strictest U یک دنده
stricter U یک دنده
gear دنده
strict U یک دنده
knurling tool U دندانه ساز
dentigerous U دندانه دار
jagged U دندانه دار
dents U دندانه کردن
dents U دندانه بریدگی
herringbone tooth U دندانه ی جناغی
laciniated U دندانه دار
laciniate U دندانه دار
cogged U دندانه دار
serrated U دندانه دار
roots U پای دندانه
toothed cornice brick U اجر دندانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com