Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
terminal operations
U
عملیات بارانداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aerial port squadron
U
گردان عملیات بارانداز هوایی
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
Other Matches
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
dock
U
بارانداز
quays
U
بارانداز
quay
U
بارانداز
docks
U
بارانداز
wharf
U
بارانداز
docked
U
بارانداز
jetty
U
:بارانداز
jetties
U
:بارانداز
wharfs
U
بارانداز
wharves
U
بارانداز
dockside
U
بارانداز
depot
U
بارانداز
depots
U
بارانداز
dock yard
U
محوطه بارانداز
exq
U
تحویل در بارانداز
dockers
U
کارگر بارانداز
docker
U
کارگر بارانداز
beach master
U
رئیس بارانداز
quay wall
U
دیوار بارانداز
free docks
U
تحویل در بارانداز
hard stand
U
بارانداز هوایی
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
beach unit
U
یکان تهیه بارانداز
aerial port squadron
U
گردان بارانداز هوایی
quayside
U
زمین اطراف بارانداز
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
sea island terminal
U
بارانداز داخل دریا
dock warrant
U
رسید انبار بارانداز
ex quay
U
تحویل در بارانداز مقصد
discharge capacity
U
فرفیت تخلیه بارانداز
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
rear waistlock and side sweep
U
درو با مایه سالتو و بارانداز
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
truck head
U
سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
yardmaster
U
رئیس محوطه بارانداز راه اهن
terminal service company
U
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
railhead depot
U
بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
hard stand
U
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
navigation head
U
بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
operation
U
عملیات
operations
U
عملیات
op
U
عملیات
treatment
U
عملیات
treatments
U
عملیات
delaying
U
عملیات تاخیری
delay
U
عملیات تاخیری
logical operations
U
عملیات منطقی
phasing
U
مراحل عملیات
denial operations
U
عملیات ممانعتی
delays
U
عملیات تاخیری
limiting operation
U
عملیات محدودکننده
countermine
U
عملیات ضد مین
arithmetic operation
U
عملیات حسابی
offence
U
عملیات تعرضی
offence
U
عملیات افندی
offenses
U
عملیات تعرضی
offenses
U
عملیات افندی
action
U
عملیات جنگی
actions
U
جنگ عملیات
area of operation
U
منطقه عملیات
delaying action
U
عملیات تاخیری
continuity of operations
U
تسلسل عملیات
covert operations
U
عملیات پنهانی
earthworks
U
عملیات خاکی
operation manager
U
مدیر عملیات
operation map
U
نقشه عملیات
operation overlay
U
کالک عملیات
building operations
U
عملیات ساختمانی
operationally ready
U
حاضر به عملیات
operation center
U
مرکز عملیات
operating program
U
برنامه عملیات
covert operations
U
عملیات مخفی
air operations
U
عملیات هوایی
delay action
U
عملیات تاخیری
manual operation
U
عملیات دستی
block operation
U
عملیات بلوک
nature of the operation
U
ماهیت عملیات
airborne battlefield
U
عملیات هوابرد
airmobile operations
U
عملیات هوارو
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
night operations
U
عملیات شبانه
action
U
جنگ عملیات
offensive
U
عملیات افندی
sabotaging
U
عملیات تخریبی
sabotages
U
عملیات تخریبی
sabotaged
U
عملیات تخریبی
sabotage
U
عملیات تخریبی
flight operations
U
عملیات پرواز
formal operations
U
عملیات صوری
hostilities
U
عملیات خصمانه
phases
U
مرحله عملیات
phased
U
مرحله عملیات
closing
U
خاتمه عملیات
espial
U
عملیات جاسوسی
offensives
U
عملیات افندی
counter espionage
U
عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage
U
عملیات ضدجاسوسی
flow chart
U
شمای عملیات
flow charts
U
شمای عملیات
f.of operations
U
حوزه عملیات
subversive
U
عملیات براندازی
subversives
U
عملیات براندازی
external operation
U
عملیات خارجی
radius
U
شعاع عملیات
phase
U
مرحله عملیات
assistant chief of staff, g (operations
U
معاونت عملیات
counter military
U
ضد عملیات نظامی
autonomous operation
U
عملیات ازاد
conversational operation
U
عملیات محاورهای
base of operations
U
پایگاه عملیات
immediate action
U
عملیات فوری
divert action
U
عملیات مخالف
base operation
U
عملیات پایگاهی
action deferred
U
تامل در عملیات
destructive operation
U
عملیات مخرب
earth work
U
عملیات خاکی
deputy for operations
U
معاونت عملیات
dry run
U
عملیات جنگی
autonomous operation
U
عملیات مستقل
counter battery
U
عملیات ضد اتشبار
global operation
U
عملیات سراسری
harassing actions
U
عملیات ایذایی
hostility
U
عملیات خصمانه
terrain
U
زمین عملیات
heat treatment
U
عملیات حرارتی
electrochemical treatment
U
عملیات الکتروشیمایی
hot dogging
U
عملیات نمایشی
actions
U
عملیات جنگی
scope
U
منظور از عملیات
combat information center
U
اطاق عملیات
campaigns
U
عملیات جنگی
terminal operations
U
عملیات اسکلهای
centre of activities
U
مرکز عملیات
theater of operations
U
صحنه عملیات
psychological operations
U
عملیات روانی
thermal treatment
U
عملیات گرمایی
continuity of operations
U
مداومت عملیات
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
infiltration
U
عملیات نفوذی
war room
U
اتاق عملیات
pseudooperation
U
شبه عملیات
initiatives
U
ابتکار عملیات
initiative
U
ابتکار عملیات
synchronous operation
U
عملیات همزمان
surface treatment
U
عملیات سطحی
campaign
U
عملیات جنگی
string operation
U
عملیات رشتهای
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
campaigned
U
عملیات جنگی
campaigning
U
عملیات جنگی
concrete operations
U
عملیات عینی
spial
U
عملیات جاسوسی
finishing
U
عملیات تکمیل
business type operation
U
عملیات کامپیوتری
rescue operation
U
عملیات نجات
process chart
U
نقشه عملیات
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
scope
U
هدف عملیات
operations room
U
اتاق عملیات
parallel operation
U
عملیات موازی
rehearsal
U
تکرار عملیات
rehearsals
U
تکرار عملیات
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
operations research
U
تحقیق در عملیات
Military operations.
U
عملیات نظامی
operations personal
U
پرسنل عملیات
scene of action
U
صحنه عملیات
plan of action
U
طرح عملیات
over the beach operations
U
عملیات کرانهای
serial operation
U
عملیات سری
concept of operations
U
تدبیر عملیات
business type operation
U
عملیات تجارتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com