English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landscape garden U طراحی فضای سبز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
planning U طراحی
architectonics U طراحی
draughtsmanship U طراحی
roughing U طراحی
graphic fitting U خط کش طراحی
design U طراحی
IAB U ل طراحی
ichnography U طراحی
drafting machine U خط کش طراحی
designing U طراحی
Internet U ل طراحی
designs U طراحی
design and construction U طراحی و ساخت
designing U حیله گر طراحی
design objective U هدف طراحی
forms design U طراحی فرم ها
logical design U طراحی منطقی
designs U طراحی محصولات
designs U طراحی کردن
design U طراحی محصولات
design U طراحی کردن
computer design U طراحی کامپیوتری
modular design U طراحی پیمانهای
drawing office U دفتر طراحی
logic design U طراحی منطقی
system design U طراحی سیستم
logical design U طراحی نطقی
sketch U طراحی کلیات
design costs U هزینههای طراحی
design automation U خودکاری در طراحی
design cycle U چرخه طراحی
design aids U وسائل طراحی
environmental design U طراحی محیطی
sketches U طراحی کلیات
design language U زبان طراحی
sketched U طراحی کلیات
design automation U طراحی به طور خودکار
structured design U طراحی ساختار یافته
redesign U طراحی مجدد کردن
centralized design U طراحی تمرکز یافته
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
planography U نقشه نگاری طراحی
topology U طراحی ماشینهای شبکه
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
foreground U بخش نوشتاری یک طراحی
block design test U ازمون طراحی با مکعبها
crack stopper U خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
ergonomics U علم طراحی ماشین
batik U طراحی روی پارچه
batiks U طراحی روی پارچه
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
Brownian U [طراحی مناظر به سبک برنز]
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
kohs'block design test U ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
Dingbat U نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
blueprint U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
networking U شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
programmers U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
blueprints U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
cadd U Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
middleware U نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
strudl U زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
robotics U زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
expanses U فضای زیاد
bad break U فضای خالی
masks U پوشاندن فضای
cavity U فضای خالی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
cavities U فضای خالی
airspace U فضای هوایی
workspace U فضای کاری
cavities U فضای مجوف
danger space U فضای خطرناک
lacuna U فضای خالی
cylinder capacity U فضای سیلندر
life space U فضای زیست
dead space U فضای راکد
dead space U فضای مرده
campuses U فضای باز
campus U فضای باز
mask U پوشاندن فضای
vacuum U فضای تهی
deep space U فضای سه بعدی
lebensraum U فضای حیاتی
biosphere U فضای زیست
vacuums U فضای تهی
image space U فضای تصویر
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
boot U فضای ترانک
expanse U فضای زیاد
psychological space U فضای روانی
fornix U فضای مجوف
aerospace U فضای ماوراء جو
aerospace U فضای هوایی
gross space U فضای کلی
subspace U فضای فرعی
acceleration space U فضای شتاب
reflector space U فضای بازتابی
space U فضای خالی
vacuuming U فضای تهی
vacuumed U فضای تهی
free space U فضای ازاد
free space U فضای خالی
open U فضای باز
opened U فضای باز
spaces U فضای خالی
opens U فضای باز
phase space U فضای فازی
phase space U فضای فاز
atmospheric environement U فضای جوی
open area U فضای ازاد
covered space U فضای پوشیده
vacuity U فضای خالی
work space U فضای دایر
covered space U فضای سر پوشیده
cellarage U فضای زیرزمین
clearance U فضای بازی
clearance U فضای بیکار
cavity U فضای مجوف
out of door U فضای ازاد
hollow space U فضای توخالی
floor space U فضای اشکوب
void U فضای خالی
floorage U فضای صحن
out of doors U فضای ازاد
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
fail safe system U سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
fourth generation computers U زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
opens U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
human engineering U مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
opened U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
publishes U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
published U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
publish U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
crookes dark space U فضای تاریک هیتورف
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com