|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||
| Total search result: 4 (2 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu![]() |
English | Persian | Menu![]() |
|---|---|---|---|
![]() |
cim U | استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده | ![]() |
![]() |
cim U | استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت | ![]() |
![]() |
cim U | Integrated Computerکارخانه کاملا" اتوماتیک Input Computer | ![]() |
![]() |
cim U | تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing | ![]() |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
| Partial phrase not found. | |||
| Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|