English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (5869 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job U کار
job U امر
job U سمت
job U شغل
job U ایوب مقاطعه کاری کردن
job U دلالی کردن
job U پیشه
job U سوخمه سر نیزه
job U سوخمه زدن
job U پست شغلی و کار
job U کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
job U کار مقاطعه
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
job U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job U کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
job U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
job U شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
job U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job U یک واحد پردازش درون یک کار
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
job U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
job U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
job U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
job U برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com