English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job U کار
job U امر
job U سمت
job U شغل
job U ایوب مقاطعه کاری کردن
job U دلالی کردن
job U پیشه
job U سوخمه سر نیزه
job U سوخمه زدن
job U پست شغلی و کار
job U کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
job U کار مقاطعه
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
job U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job U کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
job U فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
job U شماره یک کار در صف که منتظر پردازش است
job U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job U یک واحد پردازش درون یک کار
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
job U صف دستورات کترل کار که به ترتیب دریافت اجرا می شوند
job U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
job U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
job U برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com