Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
geostrategy
U
شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photomagnetism
U
شاخهای از فیزیک که ازرابطه مقناطیس بروشنایی گفتگو میکند
electronics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
electrodynamics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
genetics
U
شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
campaigners
U
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
campaigner
U
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
pediatrics or pae
U
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
hematology
U
شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
if/then/else
U
یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
floristry
U
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
modulo arithmetic
U
شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
urology
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic
U
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
political ties
U
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
division
U
لشکر
divisions
U
لشکر
to lead an army
U
لشکر کشیدن
frontier
U
صف جلو لشکر
corps
U
م عده لشکر
air division
U
لشکر هوایی
advance guard
U
پیش لشکر پاسدار
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
politics
U
علم سیاسی امور سیاسی
political circles
U
محافل سیاسی دوایر سیاسی
logistics
U
مبحث تدارکات لشکر کشی
strategist
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
strategists
U
متخصص فن لشکر کشی وتدابیر جنگی
viminal
U
شاخهای
branching
U
شاخهای
ramal
U
شاخهای
plug switch
U
کلید دو شاخهای
branched polymer
U
بسپار شاخهای
switch plug
U
کلید دو شاخهای
arborescence
U
حالت شاخهای
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
grapnel
U
قلاب چند شاخهای لنگر
grapnels
U
قلاب چند شاخهای لنگر
politic
U
سیاسی نماینده سیاسی
kyloe
U
گونهای ازگاوکوچک درکوهستان اسکاتلندکه شاخهای درازدارد
spreads
U
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
functioned
U
کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function
U
کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functions
U
کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
spread
U
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
aerodynamics
U
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
positive economics
U
شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
isonomy
U
برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
rampart
U
باره
in regard to
U
در باره
one-off
U
یک باره
lake rampart
U
اب باره
one-offs
U
یک باره
ter
U
سه باره
in relation to
U
در باره
rampire
U
باره
herein
U
در این باره
tartar
U
باره دندان
tartars
U
باره دندان
to sputter
[about]
U
تف پراندن
[در باره ]
regard
U
بابت باره
on
U
بالای در باره
one-night stands
U
برنامهی یک باره
Impressionism
U
در باره ادراک
regard
U
باره نسبت
regarded
U
بابت باره
regarded
U
باره نسبت
here
U
در این باره
regards
U
بابت باره
regards
U
باره نسبت
one-night stand
U
برنامهی یک باره
It deals with ...
U
موضوع در باره ... است.
rearrngement
U
ترتیب دوم باره
reapparition
U
فهور دوم باره
tartarous
U
دارای باره دندان
aftercrop
U
حاصل دوم باره
with relation to
U
نسبت به راجع به در باره
you do me injustice
U
در باره من بی عدالتی می کنید
re order
U
سفارش دوم باره
countermark
U
انگ دوم باره
to speak
[about]
U
صحبت کردن
[در باره]
prejudicate
U
بی رسیدگی رای دادن در باره
disclosures
U
عمل بیان در باره چیزی
information
[on]
about somebody]
[something]
U
خبر
[در باره کسی یا چیزی]
information
[on]
about somebody]
[something]
U
آگاهی
[در باره کسی یا چیزی]
information
[on]
about somebody]
[something]
U
معلومات
[در باره کسی یا چیزی]
disclosure
U
عمل بیان در باره چیزی
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
She did not ask about this.
U
او
[زن]
دراین باره پرسش نکرد.
information
[on]
about somebody]
[something]
U
داده ها
[در باره کسی یا چیزی]
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
multipoint
U
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
to sputter
[about]
U
با خشم سخن گفتن
[در باره ]
to ruminate on something
U
اندیشه کردن
[در باره چیزی]
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
to proffer
[somebody something ]
[something to somebody]
[formal]
U
سخن گفتن در باره چیزی
deuterogamy
U
عروسی دوم باره تجدیدفراش
with regard to
U
نسبت به در باره راجع به در خصوص
to talk shop
U
در باره کار صحبت کردن
i assured him of that
U
به او در این باره اطمینان دادم
to mack i. about a person
U
در باره کسی از دیگران جویاشدن
he is an a. on that
U
سخن او دراین باره است
what do you think of him?
U
عقیده شما در باره او چیست
to theorize
[about something]
U
نگرشگری کردن
[در باره چیزی]
to contemplate about/on/over something
U
اندیشه کردن
[در باره چیزی]
to meditate on/over something
U
اندیشه کردن
[در باره چیزی]
to theorise
[about something]
[British E]
U
نگرشگری کردن
[در باره چیزی]
what say you to a cinema?
U
در باره سینما چه عقیده دارید
to have a different view of
[ opinion about]
something
U
در باره موضوی عقیده دیگری داشتن
to do one right
U
عدالت در باره کسی بجا اوردن
to consult with somebody about something
U
با کسی در باره چیزی مشاوره کردن
arguments
U
بحث در باره چیزی بدون توافق
vallum
U
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
What do you make of this
[it]
?
U
نظر شما در باره این چه است؟
to theorise
[about something]
[British E]
U
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
to theorize
[about something]
U
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
argument
U
بحث در باره چیزی بدون توافق
to proffer
[somebody something ]
[something to somebody]
[formal]
U
اظهار نظر دادن در باره چیزی
to make of something
U
در باره چیزی نظر
[عقیده]
داشتن
to sputter
[about]
U
تند ومغشوش سخن گفتن
[در باره ]
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to pry into a person affairs
U
فضولانه در باره کسی پرسش کردن
argue
U
بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
Allow me to chew it over in my mind .
U
اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
to talk something over with somebody
U
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
I don't want to say anything about that.
U
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
to get an overview
[of something]
U
دید کلی
[در باره چیزی]
دست یافتن
argued
U
بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
argues
U
بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
arguing
U
بحث در باره چیزی که در مورد آن موافق نیستید
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
paged
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
fault
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error
U
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edit
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor
U
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
faulted
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
slaves
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
U
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaving
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
U
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel
U
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
samplers
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
terminate and stay resident program
U
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
harder
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
opened
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
optimize
U
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opens
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
uart
U
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
sampler
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hard
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
open
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
dat
U
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
TCP
U
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM
U
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband
U
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
U
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
to talk out a bill
U
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
DIF file
U
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
diplomatic
U
سیاسی
socio political
U
سیاسی
political
U
سیاسی
politicos
U
سیاسی
politico
U
سیاسی
crash
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
On the recent developments he had nothing to say.
U
در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
political isolation
U
انزوای سیاسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com