Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pool
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pooled
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pools
U
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assemble capital stock
U
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
MIDI interface card
U
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
background
U
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds
U
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
pool
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pooled
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pools
U
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
dma
U
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
capital budget
U
بودجه سرمایهای
capital assets
U
اموال سرمایهای
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
capital expenditure
U
هزینه سرمایهای
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
capital gains
U
منافع سرمایهای
capital assistance
U
کمک سرمایهای
capital expenditure
U
مخارج سرمایهای
capital asset
U
دارائی سرمایهای
capital share
U
سهم سرمایهای
capitalized value
U
ارزش سرمایهای
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
capital value
U
ارزش سرمایهای
capitalized cost
U
هزینه سرمایهای
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
run duration
U
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
capital net worth
U
دارائی خالص سرمایهای
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
liquid capital
U
سرمایهای که پول نقد باشد
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
to the fore
U
فراهم
whorl
U
فراهم
whorls
U
فراهم
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
congestion
U
فراهم امدگی
get-togethers
U
فراهم اوردن
procuring
U
فراهم کردن
get-together
U
فراهم اوردن
procures
U
فراهم کردن
exterminatory
U
فراهم کننده
caters
U
فراهم نمودن
procured
U
فراهم کردن
procure
U
فراهم کردن
assemble
U
فراهم اوردن
to come about
U
فراهم شدن
work up
U
کم کم فراهم کردن
trooping
U
فراهم امدن
catered
U
فراهم نمودن
unaccommodated
U
فراهم نشده
cater
U
فراهم نمودن
trooped
U
فراهم امدن
assembled
U
فراهم اوردن
assembles
U
فراهم اوردن
troop
U
فراهم امدن
procurance
U
فراهم سازی
to find in
U
فراهم کردن
to d. on
U
فراهم اوردن
to get together
U
فراهم اوردن
to call together
U
فراهم اوردن
to bring about
U
فراهم کردن
effecturate
U
فراهم کردن
to bring a bout
U
فراهم کردن
catering
U
فراهم نمودن
avaiiability
U
فراهم بودن
available
U
دردسترس فراهم
ingathering
U
فراهم اوری
collector
U
فراهم اورنده
collectors
U
فراهم اورنده
forgather
U
فراهم امدن
get together
U
فراهم اوردن
foregather
U
فراهم امدن
accrete
U
فراهم شدن
accrete
U
فراهم کردن
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
jockey
U
با حیله فراهم کردن
means are not a
U
وسایل فراهم نیست
provide
U
وسیله فراهم کردن
obtains
U
فراهم کردن گرفتن
to obtain something
U
فراهم کردن چیزی
procurer
U
فراهم سازنده جاکش
accru
U
اجتماع فراهم شدگی
jockeys
U
با حیله فراهم کردن
to get
[hold of]
something
U
فراهم کردن چیزی
obtained
U
فراهم کردن گرفتن
obtain
U
فراهم کردن گرفتن
to bring something
U
فراهم کردن چیزی
ready money
U
پول فراهم شده
provides
U
وسیله فراهم کردن
To raise money.
U
پول فراهم کردن
raise money
U
فراهم کردن پول
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
i provided for his safety
U
وسائل سلامت او را فراهم کردم
occasioning
U
موجب شدن فراهم کردن
occasion
U
موجب شدن فراهم کردن
entails
U
شامل بودن فراهم کردن
entailing
U
شامل بودن فراهم کردن
to gather together
U
جمع کردن فراهم اوردن
entailed
U
شامل بودن فراهم کردن
entail
U
شامل بودن فراهم کردن
occasions
U
موجب شدن فراهم کردن
occasioned
U
موجب شدن فراهم کردن
gagged
U
مانع فراهم کردن برای
gets
U
بدست اوردن فراهم کردن
get
U
بدست اوردن فراهم کردن
gagging
U
مانع فراهم کردن برای
getting
U
بدست اوردن فراهم کردن
obstructively
U
با قصد فراهم کردن مانع
capacitor
U
تا دو هفته نیرو فراهم کند.
gags
U
مانع فراهم کردن برای
gag
U
مانع فراهم کردن برای
transfers
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
U
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
transfer
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
U
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
additions
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
mode
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
to bring a bout by intrigue
U
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
to mediate a result
U
وسیله گرفتن نتیجهای فراهم کردن
capacity
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
to raise the wind
U
پول برای مقصودی فراهم کردن
enable
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
capacities
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
enabling
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enables
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabled
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
POSIX
U
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
paged
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
pages
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
page
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
software
U
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
off balance
<idiom>
U
فراهم نکردن ،قادربه ملاقات غیرمنتظره نبودن
menus
U
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
give (someone) a hard time
<idiom>
U
لحظات سختی برای کسی فراهم کردن
menu
U
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر
to reseat a theatre
U
صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
This would provide an obvious solution
[to the problem]
.
U
این می تواند یک راه حل واضح
[به مشکل]
فراهم می کند.
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
eudemonism
U
اخلاقیاتی که منظوران فراهم کردن خوشی وسعادت است
global
U
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
globally
U
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com