English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
streeing column U ستون فرمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
uncover U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncovering U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
uncovers U فرمان از هم باز شوید در ستون یا درورزش
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
route order U فرمان ستون راه رو
Other Matches
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pile U ستون ستون لنگرگاه
piled U ستون ستون لنگرگاه
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
instituted U فرمان
indocile U نا فرمان
sanction U فرمان
ordinance U فرمان
sanctions U فرمان
institute U فرمان
hest U فرمان
instituting U فرمان
institutes U فرمان
ordinances U فرمان
pipes U فرمان
control U فرمان
controlling U فرمان
for U فرمان FOR
controls U فرمان
MDs U فرمان D
MD U فرمان D
handlebar U فرمان
ship will adjust U فرمان
rescript U فرمان
drives U فرمان
drive U فرمان
commandments U فرمان
commandment U فرمان
rudder bar U فرمان
precept U فرمان
precepts U فرمان
steering U فرمان
Rd U فرمان RD
mark time U فرمان در جا
insubordinate U نا فرمان
mkdir U فرمان D
commissions U فرمان
commissioning U فرمان
commission U فرمان
ordinace U فرمان
charters U فرمان
chartering U فرمان
chartered U فرمان
charter U فرمان
if U فرمان IF
sanctioned U فرمان
edicts U فرمان
command U فرمان
at my command U به فرمان من
commanded U فرمان
assize U فرمان
bugle call U فرمان
edict U فرمان
word U فرمان
by order of U فرمان
commands U فرمان
firman U فرمان
sanctioning U فرمان
handle bar U فرمان
chdir U فرمان CD
decree U فرمان
decreed U فرمان
decrees U فرمان
worded U فرمان
decreeing U فرمان
control ratio U نسبت فرمان
prescription U صدور فرمان
control cubicle U ایستگاه فرمان
finds U فرمان FIND
find U فرمان FIND
prescriptions U صدور فرمان
control surface U سطح فرمان
control electrode U الکترود فرمان
paddled U دسته فرمان
paddling U دسته فرمان
control grid U شبکه فرمان
control characteristic U مشخصه فرمان
paddle U دسته فرمان
control lever U اهرم فرمان
battalia U فرمان جنگ
control circuit U مدار فرمان
paddles U دسته فرمان
power steering U فرمان خودکار
preparatory command U فرمان خبر
control pannel U تابلوی فرمان
files U فرمان FILES
preparatory command U فرمان حاضرباش
radio control U فرمان رادیویی
operate U فرمان دادن
prints U فرمان PRINT
printed U فرمان PRINT
print U فرمان PRINT
rise and shine U فرمان برپا
sorted U فرمان SORT
sort U فرمان SORT
pulpits U میز فرمان
pulpit U میز فرمان
cease fire U فرمان اتش بس
channel command U فرمان کانال
remote control U فرمان از دور
command key U کلید فرمان
chcp U فرمان CHCP
chkdsk U فرمان CHKDSK
operated U فرمان دادن
operates U فرمان دادن
break U فرمان BREAK
buffers U فرمان BUFFERS
appends U فرمان APPEND
control panel U تابلوی فرمان
appending U فرمان APPEND
appended U فرمان APPEND
breaks U فرمان BREAK
append U فرمان APPEND
regeneration control U فرمان واکنشی
ren U فرمان REN
repeat range U فرمان برد از نو
steering wheels U چرخ فرمان
command unit U واحد فرمان
command signal U علامت فرمان
command language U زبان فرمان
steering wheel U چرخ فرمان
cls U فرمان CLS
nerve centre U مرکز فرمان
handle bar arm U دسته فرمان
external command U فرمان خارجی
irade U حکم فرمان
external command U فرمان برونی
left flank march U فرمان سمت چپ رو
tree U فرمان TREE
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
commanding U فرمان دهنده
electronic control U فرمان الکترونیکی
drum controller U غلطک فرمان
advance march U فرمان پیش
restoring U فرمان RESTORE
restores U فرمان RESTORE
restored U فرمان RESTORE
restore U فرمان RESTORE
filter command U فرمان FILTER
fire order U فرمان اتش
internal command U فرمان درونی
god's ordinace U فرمان خدا
handle escutcheon U روقفلی فرمان
give way U فرمان پاروها با هم
mode U فرمان ODE
vol U فرمان VOL
verifying U فرمان VERIFY
modes U فرمان ODE
verify U فرمان VERIFY
verifies U فرمان VERIFY
verified U فرمان VERIFY
officers U فرمان دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com