English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
operated U بفعالیت واداشتن
operated U بکارانداختن
operated U گرداندن
operated U اداره کردن راه انداختن
operated U دایر بودن
operated U عمل جراحی کردن
operated U عمل کردن بهره برداری کردن
operated U عمل کردن
operated U به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operated U اداره کردن
operated U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated U کار کردن
operated U فرمان دادن
operated U عمل کردن بکار افتادن
operated U اتصال دادن
operated U کل زمان لازم برای انجام یک کار
operated U بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operated U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operated U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated U دستورات اجرای کامپیوتر
operated U نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operated U تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recoil operated U مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
voice operated U با کار افت صدایی
gas operated U کار با فشار گاز باروت
gas operated U عمل با فشار گاز
recoil operated U مجهز به دستگاه عقب نشینی
manually-operated points U مدیریتدستینقاط
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
cam operated switch U کلید بادامکی
air operated press U پرس بادی پنوماتیکی
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
air operated horn U شیپور بادی
hand operated chuck U سه نظام دستی
hand operated molding machine U دستگاه قالبریزی دستی
foot operated starting switch U کلید راه انداز پایی
cam operated automatic lathe U ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
air operated tipping gear U چرخ دندهای که با فشار هوابه کار میافتد
foot operated starting switch استارتر پایی
hand lever operated grease gun U تلمبه دستی گریس
air operated pendulum type screen wiper U بادامک پاندولی بادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com