English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (7100 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commands U فرمایش
commands U سرکردگی فرماندهی
commands U فرمان دادن
commands U حکم کردن
commands U امرکردن
commands U فرمان
commands U فرماندهی
commands U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands U فرمان دستوردادن
commands U دستور
commands U امریه
commands U یکان قرارگاه عمده
commands U حکم
commands U امر
commands U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immediate mode commands U فرامین مد صریح
fire commands U فرامین اتش
field commands U قسمتهای رزمی
field commands U یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
field commands U یکانهای رزمی
dot commands U نوعی شکل دهی که در ان یک کلمه پرداز دستورات شکل دهی را در متن ثبت میکنداما تا زمان چاپ انها را به متن اعمال نمینماید
system commands U فرامین سیستم
Recent search history Forum search
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com