Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
other people
U
سایر مردم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
populations
U
تعداد مردم مردم
population
U
تعداد مردم مردم
other
<adj.>
U
سایر
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
ceteris paribus
U
ثابت بودن سایر شرایط
leaders
U
درباره سایر رکوردهای فایل
leader
U
درباره سایر رکوردهای فایل
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
purest
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
pure
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
exhaustable resources
U
زغال سنگ و سایر مواد کانی
purer
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
negative diheral
U
تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
FMS
U
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
He is the best physician as physicians go.
U
نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
breakers
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
babbles
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
priorities
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
root
U
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
c
U
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
departmental LAN
U
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
roots
U
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
casings
U
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
e mail
U
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
casing
U
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
electronic
U
سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
identity matrix
U
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
flexible
U
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
interrogatory
U
مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
pan germanism
U
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
pounded
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
desk accessories
U
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
pounding
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
billon
U
الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
pounds
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CBMS
U
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
pound
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
chip
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
benchmark
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
name
U
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
interrupts
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupting
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
chips
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
interrupt
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
fraud
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
names
U
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
diagnostic
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
frauds
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
folks
U
مردم
people
U
مردم
folk
U
مردم
peoples
U
مردم
public
U
مردم
the people
U
مردم
peopled
U
مردم
population
[pop.]
U
مردم
peopling
U
مردم
the deaf
U
مردم کر
anti-
U
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
optical
U
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
enterprise
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
buffer
U
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
machines
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
outdent
U
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
machined
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
communists
U
مردم گرا
demos
U
توده مردم
citizenship
U
مردم تبعیت
paraded
U
اجتماع مردم
parading
U
اجتماع مردم
parade
U
اجتماع مردم
commons
U
مردم عادی
ruck
U
مردم عادی
rucks
U
مردم عادی
most people
U
بیشتر مردم
parades
U
اجتماع مردم
other people
U
مردم دیگر
on the tongues of men
U
سر زبان مردم
commoners
U
: مردم عوام
population
[pop.]
U
تعداد مردم
common
U
: مردم عوام
men of intellgence
U
مردم باهوش
commonest
U
: مردم عوام
many people
U
بسیاری از مردم
communist
U
مردم گرا
demography
U
مردم نگاری
many people
U
خیلی از مردم
popular
U
مردم پسند
unsociable
U
مردم گریز
anarchy
U
خودسری مردم
populace
U
توده مردم
all men
U
همه مردم
all men
U
مردم همه
all men
U
کلیه مردم
anthropometry
U
مردم سنجی
canaille
U
مردم پست
citizenry
U
مردم تبعیت
jawsmith
U
مردم فریب
communism
U
مردم داری
townsfolk
U
مردم شهری
rush
U
ازدحام مردم
rushed
U
ازدحام مردم
rushing
U
ازدحام مردم
manragora
U
مردم گیاه
popularity
U
مردم پسندی
mandrake
U
مردم گیاه
laotian
U
مردم تایی
public-spirited
U
خیرخواه مردم
lao
U
مردم تایی
land n
U
قوم مردم
anthropology
U
مردم شناسی
sociability
U
مردم امیزی
flower people
U
مردم معتقدبهآئینیکهطرفدارصلحوعشقبودند
mobs
U
انبوه مردم
mandate
U
دستور مردم به
mandated
U
دستور مردم به
mandates
U
دستور مردم به
mandating
U
دستور مردم به
the public
U
عموم مردم
the old
U
مردم سالخورده
reputedly
U
در نظر مردم
the offscourings humanity
U
مردم پست
the multitude
U
توده مردم
the million
U
توده مردم
the many
U
بیشتر مردم
the dregs of the people
U
مردم پست
mobbing
U
انبوه مردم
mob
U
انبوه مردم
omnibuses
U
توده مردم
ombudsmen
U
فریادرس مردم
ombudsman
U
فریادرس مردم
lowest common denominators
U
مردم پذیر
lowest common denominator
U
مردم پذیر
head counts
U
شمارش مردم
head count
U
شمارش مردم
underfed
U
مردم گرسنه
unsocial
U
مردم گریز
misanthrope
U
مردم گریز
misanthropes
U
مردم گریز
unsociability
U
مردم گریزی
the total population
U
همه مردم
omnibus
U
توده مردم
mobbed
U
انبوه مردم
masses
U
توده مردم
people say
U
مردم می گویند
plebeian
U
توده مردم
hoi polloi
U
توده مردم
public notice
U
آگهی به مردم
openly
U
در انظار مردم
massing
U
توده مردم
outside opinion
U
عقیده مردم
the american public
U
مردم امریکا
mass
U
توده مردم
plebeians
U
توده مردم
outside opinion
U
رای مردم
Among the people .
U
درمیان مردم
corporation
U
گروهی از مردم
corporations
U
گروهی از مردم
main
U
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
adjunct register
U
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
linkages
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
comdex
U
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
bandpass filter
U
فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
up front
U
جلو چشم مردم
finnish
U
زبان مردم فنلاند
vox populi
U
اراء یا افکار مردم
civic action
U
عملیات مردم یاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com