English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transfer medium U رسانه انتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
universal U کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
peripheral U انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
channel U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeling U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
i/o U فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
Other Matches
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
optical U رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
channelled U رسانه
media U رسانه ها
mediums U رسانه
medium U رسانه
channel U رسانه
vehicles U رسانه
channeling U رسانه
channeled U رسانه
channels U رسانه
vehicle U رسانه
virgin medium U رسانه بکر
vehicle U حامل رسانه
magnetic media U رسانه مغناطیسی
output media U رسانه خروجی
hypermedia U مافوق رسانه
end of medium U انتهای رسانه
media conversion U تبدیل رسانه ها
empty medium U رسانه تهی
media eraser U رسانه پاک کن
media specialist U متخصص رسانه ها
media U رسانه ها واسطه ها
multimedia U چند رسانه
input media U رسانه ورودی
vehicles U حامل رسانه
answer/originate U رسانه ارتباطی
data medium U رسانه داده ها
disc U رسانه مغناطیسی دیسک
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
discs U رسانه مغناطیسی دیسک
storage U هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliaries U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliary U هر رسانه ذخیره سازی داده
multiplex U ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
read U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
mfm U روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
play back U خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
physical U توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
reads U رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
modified frequency modulation U روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
peripheral U رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
write U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
writes U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
deleting U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
read U رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
magneto optical recording U رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
deletes U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
channeling U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channelled U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channel U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channels U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
media U خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
sequential access U رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
delete U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
channeled U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
effective U نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی
gap U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
write U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
air gap U فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
shared U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
reproducing U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduces U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
transcribing U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
writes U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
share U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
destructive cursor U نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
machine U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
machined U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
transcribed U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
encoding U ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
reproduce U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
processor U که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
transcribes U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
record U رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
transcribe U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
gaps U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
shares U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
demount U کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
dro U حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
empty U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
medium U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
scsi U استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
signalled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signaled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
emptiest U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
recorder U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorders U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
emptied U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
mediums U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
bpi U تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
mastered U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
in band signalling U ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
bandwidth U اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
outputs U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
permanent U رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
inputted U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
He is seriously claiming [trying to tell us] that the problems are all the fault of the media. U او [مرد] به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
storage U تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
PCU U وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
master U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
dasd U رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
masters U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
input U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
aligns U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
retrieval U عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
carriers U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
memories U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
buffer U استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
readers U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
non volatile U رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
align U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
deallocate U آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
writes U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
gaps U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
gap U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
write U خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
peripheral U وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد
bus U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
read U گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
bussing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com