Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
load
U
ذخیره گذاری کردن
loads
U
ذخیره گذاری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indexes
U
علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed
U
علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index
U
علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
pools
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled
U
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
storage
U
ذخیره کردن ذخیره
stockage
U
ذخیره کردن ذخیره
stock
U
ذخیره ذخیره کردن
stocked
U
ذخیره ذخیره کردن
loads
U
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
U
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
synthesizing
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesised
U
هم گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
synthesize
U
هم گذاری کردن
paragraph
U
فاصله گذاری کردن
tracklaying
U
شنی گذاری کردن
invests
U
سرمایه گذاری کردن
invested
U
سرمایه گذاری کردن
punctuates
U
نقطه گذاری کردن
marks
U
علامت گذاری کردن
punctuated
U
نقطه گذاری کردن
to sow mines
U
مین گذاری کردن
christened
U
نام گذاری کردن
christens
U
نام گذاری کردن
punctuate
U
نقطه گذاری کردن
mark
U
علامت گذاری کردن
punctuating
U
نقطه گذاری کردن
paragraphs
U
فاصله گذاری کردن
investing
U
سرمایه گذاری کردن
primming
U
چاشنی گذاری کردن
christen
U
نام گذاری کردن
deposits
U
سرمایه گذاری کردن
loads
U
خرج گذاری کردن
invest
U
سرمایه گذاری کردن
deposit
U
سرمایه گذاری کردن
cost
U
قیمت گذاری کردن
paginate
U
صفحه گذاری کردن
load
U
خرج گذاری کردن
point
U
نقطه گذاری کردن
funded
U
سرمایه گذاری کردن
fund
U
سرمایه گذاری کردن
mining
U
مین گذاری کردن
to lay the track
U
ریل گذاری کردن
charge
U
خرج گذاری کردن شارژ کردن
charges
U
خرج گذاری کردن شارژ کردن
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
crown
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
crowns
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
point
U
نقطه گذاری کردن ممیز
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
loading
U
خرج گذاری کردن سلاح
paged
U
صفحات را نمره گذاری کردن
color codig
U
علامت گذاری کردن مهمات
pages
U
صفحات را نمره گذاری کردن
recapitalize
U
سرمایه گذاری مجدد کردن
page
U
صفحات را نمره گذاری کردن
wattle
U
نرده گذاری کردن بستن
overcapitalize
U
بیش از حد سرمایه گذاری کردن
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
to lodge a complaint
U
عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
punctuate
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
discrete
U
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
punctuates
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated
U
نشان گذاری کردن نقطه دار
CDs
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
milestone
U
بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones
U
بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
To put money into somethings.
U
درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
volumes
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label
U
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
highs
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent
U
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
highest
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
misprision
U
گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
mailboxes
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoir
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
supplying
U
ذخیره کردن
reserve
U
ذخیره کردن
stashing
U
ذخیره کردن
supply
U
ذخیره کردن
reserves
U
ذخیره کردن
storing
U
ذخیره کردن
reservedness
U
ذخیره کردن
store
U
ذخیره کردن
to lay in
U
ذخیره کردن
to lay up
U
ذخیره کردن
condensing
U
ذخیره کردن
lay away
<idiom>
U
ذخیره کردن
lay in
U
ذخیره کردن
reserving
U
ذخیره کردن
stash
U
ذخیره کردن
storage
U
ذخیره کردن
saved
U
ذخیره کردن
save
U
ذخیره کردن
stashed
U
ذخیره کردن
stocked
U
ذخیره کردن
condenses
U
ذخیره کردن
stashes
U
ذخیره کردن
condense
U
ذخیره کردن
supplied
U
ذخیره کردن
saves
U
ذخیره کردن
stock
U
ذخیره کردن
macbinary
U
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
put down
U
ذخیره کردن فرونشاندن
replenishment
U
پر کردن روغن ذخیره
stock piling
U
ذخیره کردن در انبار
put-down
U
ذخیره کردن فرونشاندن
put-downs
U
ذخیره کردن فرونشاندن
hoard
U
احتکار ذخیره کردن
hoards
U
احتکار ذخیره کردن
hoarded
U
احتکار ذخیره کردن
mined
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mine
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mines
U
مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
RLL encoding
U
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
reserves
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
deposit
U
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
deposits
U
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
reserve
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
lay-bys
U
ذخیره کردن ابراه عریض
reserving
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
hoarding
U
ذخیره کردن پول درخانه
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
lay-by
U
ذخیره کردن ابراه عریض
hoardings
U
ذخیره کردن پول درخانه
lay by
U
ذخیره کردن ابراه عریض
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
fish out
U
تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
lay up
<idiom>
U
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
swopping
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
contamination
U
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
excess stock
U
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
handily
U
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
deletes
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
kill
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
dissave
U
ذخیره خود را برای کارهای جاری خرج کردن
kills
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
delete
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
deleted
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com