English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space U دوره درفضا جا دادن
spaces U دوره درفضا جا دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aeroballistics U فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
to give a suspended sentence [British E] U حکم دوره تعلیق مجازات دادن
campaing U شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
perimeter U دوره
Ice Age U دوره یخ
perimeters U دوره
rhythms U دوره
rhythm U دوره
courses U : دوره
coursed U : دوره
outline U دوره
outlined U دوره
outlines U دوره
outlining U دوره
sessions U دوره
session U دوره
cycles U دوره
course U : دوره
periods U دوره
terming U دوره
peripheries U دوره
cycle U دوره
instar U دوره
termed U دوره
cycled U دوره
reviewal U دوره
edges U دوره
term U دوره
edge U دوره
era U دوره
eras U دوره
periphery U دوره
stadiums U دوره
epoch U دوره
bordering U دوره
one's d. U دوره
careering U دوره
felly U دوره
felloe U دوره
careers U دوره
contemporary U هم دوره
contemporaries U هم دوره
set U دوره
sets U دوره
periodicity U دوره
careered U دوره
phases U دوره
rims U دوره
epochs U دوره
rim U دوره
rimless U بی دوره
compass U دوره
he has run his race U دوره
to have ones fling U دوره
phase U دوره
career U دوره
phased U دوره
circuits U دوره
period U دوره
border U دوره
pools U دوره
bordered U دوره
pool U دوره
pooled U دوره
circuit U دوره
stadium U دوره
setting up U دوره
stadia U دوره
periods U دوره تناوبی
conducting period U دوره رسانایی
continous cycle U دوره بی وقفه
foreperiod U پیش دوره
encompass U دوره کردن
stretches U خط ممتد دوره
germinal period U دوره نوجنینی
meeting U یک دوره مسابقه
to run over U دوره کردن
stretched U خط ممتد دوره
game cycle U دوره بازی
encompassed U دوره کردن
meetings U یک دوره مسابقه
encompasses U دوره کردن
encompassing U دوره کردن
stretch U خط ممتد دوره
flux linking a turn U شاره دوره
contract period U دوره قرارداد
electoral legislative term U دوره انتخابیه
duty factor U دوره کار
duty cycle U دوره کار
period U دوره تناوب
trochoid U دوره گرد
transition period U دوره گذار
transition period U دوره انتقال
triennium U دوره سه ساله
trimester U دوره سه ماهه
trivium U دوره نخستین
elimination heat U دوره مقدماتی
perlim U دوره مقدماتی
cycle time U زمان دوره
financial period U دوره مالی
fellyfelloe U دوره درندگی
crier U دوره گرد
critical period U دوره بحرانی
idle period U دوره استراحت
critical period U دوره شاخص
periods U دوره تناوب
estrous cycle U دوره فحلی
hucksterer U دوره گرد
rimmed U دوره دار
to serve apprenticeship U دوره شاگردی
period U دوره تناوبی
itinerant U دوره گرد
review U دوره کردن
period/stretch/lapse of time U دوره زمان
time period U دوره زمان
period U دوره زمان
time span U دوره زمان
slumps U دوره رخوت
slumping U دوره رخوت
set U دوره مجموعه
sets U دوره مجموعه
adolescence U دوره جوانی
reviewed U دوره کردن
reviewing U دوره کردن
reviews U دوره کردن
tyros U دوره چرخ
tyres U دوره چرخ
tyre U دوره چرخ
careering U دوره زندگی
peripheral U دوره امادگی
series U یک دوره مسابقه
slumped U دوره رخوت
slump U دوره رخوت
cooling-off period U دوره ملایمت
cooling off period U دوره ملایمت
curricula U دوره تحصیلات
house-party U دوره خانگی
house-parties U دوره خانگی
house party U دوره خانگی
lifetimes U دوره زندگی
lifetime U دوره زندگی
tournament U یک دوره مسابقه
cooling-off periods U دوره ملایمت
convalescence U دوره نقاهت
probation U دوره ازمایشی
fiscal years U دوره مالی
fiscal year U دوره مالی
careers U دوره رسمی
careers U دوره زندگی
careering U دوره رسمی
careered U دوره رسمی
careered U دوره زندگی
career U دوره رسمی
career U دوره زندگی
tournaments U یک دوره مسابقه
heat U دوره فحل
strolling U دوره گرد
term U دوره انتصاب
basic course U دوره مقدماتی
advanced course U دوره عالی
advance course U دوره عالی
action period U دوره کنش
pedlars U دوره گرد
pedlar U دوره گرد
termed U دوره انتصاب
terming U دوره انتصاب
biennium U دوره دوساله
colportage U دوره گردی
cheap jack U دوره گرد
tour U یک دوره مسابقه
toured U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
tours U یک دوره مسابقه
caird U دوره گرد
budget period U دوره بودجه
blocking period U دوره وقفه
processes U دوره عمل
process U دوره عمل
quarter [year] U دوره سه ماهه
quarterly period U دوره سه ماهه
three-month period U دوره سه ماهه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com