|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 10 (8974 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
consented U | رضایت | ||
consented U | موافقت | ||
consented U | راضی شدن رضایت دادن | ||
consented U | توافق | ||
consented U | موافقت رضایت دادن | ||
consented U | موافقت کردن | ||
consented U | موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت | ||
consented U | رضا اجازه | ||
consented U | اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود | ||
consented U | رضا | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|