Perdic | consent | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 28 (7579 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	consent U	رضایت
	consent U	موافقت
	consent U	راضی شدن رضایت دادن
	consent U	توافق
	consent U	موافقت رضایت دادن
	consent U	موافقت کردن
	consent U	موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
	consent U	رضا اجازه
	consent U	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
	consent U	رضا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to w one's consent U	رضایت ندادن
	with consent U	باتفاق ارا با یک زبان
	age of consent U	سن قانونی دختر
	tacit consent U	رضای ضمنی
	silert gives consent U	خاموشی موجب رضا است
	silence gives consent U	سکوت موجب رضایت است عدم اعتراض کاشف از اذن است
	mutual consent U	تراضی
	by common consent U	متفقا
	By common consent. U	به تصدیق همه ( عموم )
	express one's consent U	رضایت دادن
	intention and consent U	قصد و رضا
	to give a ready consent U	بی درنگ رضایت دادن
	to give a ready consent U	زود
	consent presumed from silence U	رضای مستنبط از سکوت
	consent cannot be inferred from silence U	سکوت علامت رضا نیست
	silence signifies consent U	سکوت علامت رضاست
	to give a ready consent U	رضایت دادن
	she doesnt even cough without her husband s permission(consent) U	بدون اجازه شوهرش آب نمی خورد

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy