Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
re examine
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examine
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examined
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examines
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examining
U
دوباره بازپرسی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
examining
U
بازپرسی کردن
examines
U
بازپرسی کردن
examined
U
بازپرسی کردن
examine
U
بازپرسی کردن
interrogating
U
بازپرسی کردن
interrogates
U
بازپرسی کردن
interrogated
U
بازپرسی کردن
interrogate
U
بازپرسی کردن
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
heckle
U
سخت بازپرسی کردن از
heckled
U
سخت بازپرسی کردن از
heckles
U
سخت بازپرسی کردن از
heckling
U
سخت بازپرسی کردن از
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
examinations
U
بازپرسی
examination
U
بازپرسی
interrogation
U
بازپرسی
cross-examinations
U
بازپرسی
cross-examination
U
بازپرسی
court of inquiry
U
بازپرسی
interrogations
U
بازپرسی
courts of inquiry
U
بازپرسی
cross examination
U
بازپرسی
interrogation
U
بازپرسی بازجویی
interrogations
U
استنطاق بازپرسی
fishing expedition
U
بازپرسی قانونی
interrogations
U
بازپرسی بازجویی
re-examination
U
بازپرسی مجدد
interrogation
U
استنطاق بازپرسی
re examination
U
بازپرسی مجدد
tempering (metallurgy)
U
بازپخت
[سخت گردانی]
[دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن]
[فلز کاری]
unquestioned
U
مورد بازپرسی قرار نگرفته
revamped
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
redirect
U
بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirected
U
بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirecting
U
بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirects
U
بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
relays
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relayed
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
refreshes
U
دوباره پر کردن
replenish
U
دوباره پر کردن
refresh
U
دوباره پر کردن
replenishing
U
دوباره پر کردن
replenishes
U
دوباره پر کردن
replenished
U
دوباره پر کردن
refreshed
U
دوباره پر کردن
refills
U
دوباره پر کردن
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
refill
U
دوباره پر کردن
refilling
U
دوباره پر کردن
refilled
U
دوباره پر کردن
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
relived
U
دوباره تجربه کردن
redeliver
U
دوباره مستخلص کردن
redistributed
U
دوباره پخش کردن
relives
U
دوباره تجربه کردن
reliving
U
دوباره تجربه کردن
cold start
U
دوباره روشن کردن
rephrased
U
دوباره عبارتبندی کردن
rephrases
U
دوباره عبارتبندی کردن
rephrasing
U
دوباره عبارتبندی کردن
reemploy
U
دوباره استخدام کردن
rejuvenate
U
دوباره جوان کردن
relive
U
دوباره تجربه کردن
reforge
U
دوباره جعل کردن
reopens
U
دوباره باز کردن
redistributes
U
دوباره پخش کردن
remarry
U
دوباره عروسی کردن
redistributing
U
دوباره پخش کردن
rejuvenating
U
دوباره جوان کردن
remarries
U
دوباره عروسی کردن
remarried
U
دوباره عروسی کردن
rejuvenates
U
دوباره جوان کردن
rejuvenated
U
دوباره جوان کردن
reengage
U
دوباره استخدام کردن
reschedule
U
دوباره برنامهریزی کردن
retaking
U
دوباره تسخیر کردن
reinsure
U
دوباره بیمه کردن
reinterpret
U
دوباره تفسیر کردن
retake
U
دوباره تسخیر کردن
resurfaced
U
دوباره روکاری کردن
remonetize
U
دوباره رایج کردن
renegotiate
U
دوباره مذاکره کردن
revaluing
U
دوباره ارزیابی کردن
revalues
U
دوباره ارزیابی کردن
revalued
U
دوباره ارزیابی کردن
reoccupy
U
دوباره اغاز کردن
revalue
U
دوباره ارزیابی کردن
reinstall
U
دوباره برقرار کردن
reimport
U
دوباره وارد کردن
redirect
U
دوباره راهنمایی کردن
rescheduled
U
دوباره برنامهریزی کردن
retakes
U
دوباره تسخیر کردن
retaken
U
دوباره تسخیر کردن
redirects
U
دوباره راهنمایی کردن
reexamine
U
دوباره امتحان کردن
rephrase
U
دوباره عبارتبندی کردن
reschedules
U
دوباره برنامهریزی کردن
redirecting
U
دوباره راهنمایی کردن
rescheduling
U
دوباره برنامهریزی کردن
redirected
U
دوباره راهنمایی کردن
resurface
U
دوباره روکاری کردن
reinstate
U
دوباره برقرار کردن
redefine
U
دوباره تعریف کردن
recollected
U
دوباره جمع کردن
recollecting
U
دوباره جمع کردن
re paving
U
دوباره فرش کردن
reconditions
U
دوباره درست کردن
re sort
U
دوباره جور کردن
reconditioned
U
دوباره درست کردن
rebuild
U
دوباره ساختمان کردن
recollects
U
دوباره جمع کردن
rebuilds
U
دوباره ساختمان کردن
reappraising
U
دوباره ارزیابی کردن
recollect
U
دوباره جمع کردن
re export
U
دوباره صادر کردن
reappraises
U
دوباره ارزیابی کردن
redefined
U
دوباره تعریف کردن
re establish
U
دوباره برپا کردن
reproduced
U
دوباره چاپ کردن
re establish
U
دوباره تاسیس کردن
redefines
U
دوباره تعریف کردن
redefining
U
دوباره تعریف کردن
reproduce
U
دوباره چاپ کردن
redistribute
U
دوباره پخش کردن
reappraise
U
دوباره ارزیابی کردن
reproduces
U
دوباره چاپ کردن
reproducing
U
دوباره چاپ کردن
reappraised
U
دوباره ارزیابی کردن
re strain
U
دوباره صاف کردن
reassociate
U
دوباره متحد کردن
redeveloped
U
دوباره پیشرفته کردن
redeveloping
U
دوباره پیشرفته کردن
reassociate
U
دوباره معاشرت کردن
reasure
U
دوباره بیمه کردن
rebind
U
دوباره صحافی کردن
recalculate
U
دوباره حساب کردن
reopen
U
دوباره باز کردن
redevelops
U
دوباره پیشرفته کردن
reopened
U
دوباره باز کردن
reopening
U
دوباره باز کردن
recommit
U
دوباره زندان کردن
revise
U
دوباره چاپ کردن
revises
U
دوباره چاپ کردن
re form
U
دوباره درست کردن
reactivate
U
دوباره فعال کردن
recondition
U
دوباره درست کردن
redevelop
U
دوباره پیشرفته کردن
rewiring
U
دوباره سیمکشی کردن
reactivated
U
دوباره فعال کردن
rewires
U
دوباره سیمکشی کردن
revising
U
دوباره چاپ کردن
reactivates
U
دوباره فعال کردن
reactivating
U
دوباره فعال کردن
rewired
U
دوباره سیمکشی کردن
rewire
U
دوباره سیمکشی کردن
resurfaces
U
دوباره روکاری کردن
recompose
U
دوباره انشاء کردن
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reorganizing
U
دوباره متشکل کردن
retrocede
U
دوباره واگذار کردن
retry
U
دوباره محاکمه کردن
regains
U
دوباره تصرف کردن
regarding
U
دوباره تسطیح کردن
oversrike
U
دوباره چاپ کردن
retransmit
U
دوباره مخابره کردن
retry
U
دوباره ازمایش کردن
resorb
U
دوباره جذب کردن
reorganizes
U
دوباره متشکل کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
rewake
U
دوباره بیدار کردن
revisit
U
دوباره ملاقات کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
restart
U
روشن کردن دوباره
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
revisited
U
دوباره ملاقات کردن
revisiting
U
دوباره ملاقات کردن
reorder
U
دوباره مرتب کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com