English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
whiff U باصدای پف حرکت دادن وزیدن
tacks U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacking U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked U تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sailings U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sculls U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
scull U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculled U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
coverings U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
covers U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
catboat U قایق تک بادبان
afterleech U بادبان جلوی قایق
head U دستشویی قایق بالای بادبان
flying dutchman U قایق بادبان دار 3 نفره
sculled U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
scull U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
canoe U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoes U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
sloop rigged U قایق دارای یک دکل و بادبان 3گوشه
leech U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leeches U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach U لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
lugsail U بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
pinches U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
acinetic U مانع حرکت
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
yaw U حرکت جنبی قایق
yawed U حرکت جنبی قایق
yaght U قایق بادبان دار یا موتور دار
hobbles U مانع حرکت شدن زنجیر
hobbled U مانع حرکت شدن زنجیر
hobbling U مانع حرکت شدن زنجیر
hobble U مانع حرکت شدن زنجیر
freeing U حرکت قایق در جلو باد
frees U حرکت قایق در جلو باد
sculls U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculled U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
beat U حرکت قایق بسمت باد
scull U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
freed U حرکت قایق در جلو باد
underway U شروع حرکت قایق در اب باکنترل
beats U حرکت قایق بسمت باد
trolling U ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
free U حرکت قایق در جلو باد
wash U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
headings U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
washed U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washes U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
ooch U حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
frostbiter U قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
heading U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
starboard tack U حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
jibing U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibes U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibe U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibed U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
gibes U تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
working sails U بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail U بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
pushaway U غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
hinting U در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
shifting U حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
prevention U مانع رخ دادن چیزی شدن
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
suppressing U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppresses U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppress U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
bottom bouncing U ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
fan U وزیدن بر
breezed U وزیدن
breezing U وزیدن
breezes U وزیدن
fanned U وزیدن بر
fans U وزیدن بر
breeze U وزیدن
blow U وزیدن
fanning U وزیدن بر
blows U وزیدن
to blow great guns U سخت وزیدن
to blow great gun U سخت وزیدن
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
puffs U وزش باد وزیدن
puffing U وزش باد وزیدن
puff U وزش باد وزیدن
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
shifted U حرکت دادن
movement U حرکت دادن
move U حرکت دادن
stir up <idiom> U حرکت دادن
moves U حرکت دادن
shifts U حرکت دادن
shift U حرکت دادن
moved U حرکت دادن
whiffle U نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
scurried U بسرعت حرکت دادن
course U بسرعت حرکت دادن
interrupting U حرکت دادن وقفه
coursed U بسرعت حرکت دادن
courses U بسرعت حرکت دادن
scurries U بسرعت حرکت دادن
moveable U قابل حرکت دادن
routes U فرمان حرکت دادن
interrupt U حرکت دادن وقفه
scurry U بسرعت حرکت دادن
interrupts U حرکت دادن وقفه
propelled U بردن حرکت دادن
scurrying U بسرعت حرکت دادن
moom umjigigi U حرکت دادن بدن
route U فرمان حرکت دادن
propels U بردن حرکت دادن
propel U بردن حرکت دادن
so that U بطوریکه
in due f. U بطوریکه
the f. of a table U بطوریکه
as U بطوریکه
qua U بطوریکه
advances U حرکت دادن چیزی به جلو
traversed U حرکت دادن لوله در سمت
traverses U حرکت دادن لوله در سمت
advance U حرکت دادن چیزی به جلو
stirred U حرکت دادن بهم زدن
traversing U حرکت دادن لوله در سمت
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
stirrings U حرکت دادن بهم زدن
stirs U حرکت دادن بهم زدن
stir U حرکت دادن بهم زدن
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
advancing U حرکت دادن چیزی به جلو
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
according as U همچنانکه بطوریکه
papering U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
slew U حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
papered U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
rouses U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
give free rein to <idiom> U اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
roused U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
rouse U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
yawed U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
yaw U پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
incomputably U بطوریکه نتوان شمرد
inapplicably U بطوریکه تطبیق ننماید
carrying U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carried U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
carry U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
DFD U نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
carries U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
evincibly U بطوریکه بتوان اثبات کردن
ineffably U بطوریکه نتوان بیان کرد
incommutably U بطوریکه نتوان معاوضه نمود
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
cursor tracking U حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
trap U سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
windage U پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
byte U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
bytes U حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
entertainingly U بطوریکه سرگرم کند بطورتفریح دهنده
incomprehensibly U بطوریکه نتوان درک یا احاطه کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com