English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stop U توقف
stopped U توقف
stopping U توقف
stops U توقف
halt U توقف
halted U توقف
halts U توقف
syncope U توقف
insolvency U توقف
cessation U توقف
stand U توقف
pause U توقف
paused U توقف
pauses U توقف
pausing U توقف
suspension U توقف
suspensions U توقف
stoppage U توقف
stoppages U توقف
park U توقف
parked U توقف
parks U توقف
interruption U توقف
interruptions U توقف
interrupt U توقف
interrupting U توقف
interrupts U توقف
commorant U توقف
flag stop U توقف
stopple U توقف
suspension of payment U توقف
tarriance U توقف
stop [Engineering] U توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
end stop [Engineering] U توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
stop code U کد توقف
closest U ایست توقف
stop bit U بیت توقف
close U ایست توقف
closer U ایست توقف
sudden stoppage U توقف ناگهانی
closes U ایست توقف
stoppage of the game U توقف بازی
stop sign U علامت توقف
no parking U توقف ممنوع
stop mechanism U مکانیزم توقف
stayed U توقف مکث
no waiting U توقف ممنوع
program stop U توقف برنامه
failures U توقف کردن
payment stopped U توقف پرداخت
parking place U جایگاه توقف
ceased U ایست توقف
nonstop U بدون توقف
ceases U ایست توقف
ceasing U ایست توقف
suspensive U درحال توقف
stay U توقف کردن
stay U توقف مکث
stayed U توقف کردن
failure U توقف کردن
cease U ایست توقف
thermal critical point U نقطه توقف
carport U توقف گاه
hemostasis U توقف خونریزی
slacks U توقف درحرکت
bankruptcies U توقف بازرگان
slackest U توقف درحرکت
slack U توقف درحرکت
bankruptcy U توقف بازرگان
idle period U زمان توقف
halting place U توقف گاه
lay-by U منطقه توقف
lay-bys U منطقه توقف
break point U نقطه توقف
break key U کلید توقف
come down gracefully U توقف منضبط
black induction U توقف القا
bar stop U توقف میله
down time U زمان توقف
to sojourn [formal] [in a place as a visitor] U توقف کردن
halt instruction U دستورالعمل توقف
stop instruction U دستورالعمل توقف
until stop [up to the stop] U تا جای توقف
dead halt U توقف مطلق
park U محل توقف
parked U محل توقف
parks U محل توقف
port of call U بندر توقف
ports of call U بندر توقف
stopcocks U وسیله توقف
stopcock U وسیله توقف
continuously U بدون توقف
lay by U منطقه توقف
hovers U درحال توقف پر زدن
machine down time U زمان توقف ماشین
hovered U درحال توقف پر زدن
prevents U توقف رخ دادن چیزی
preventing U توقف رخ دادن چیزی
avast U ایست توقف کنید
shut down point U نقطه توقف تولید
termination U خاتمه دادن یا توقف
prevented U توقف رخ دادن چیزی
prevent U توقف رخ دادن چیزی
machine idle time U زمان توقف ماشین
stop off <idiom> U توقف بین راه
hang-ups U معوق شدن توقف
hold back U توقف مانع شدن
hang-up U معوق شدن توقف
hang up U معوق شدن توقف
hover U درحال توقف پر زدن
slow-down <idiom> U به توقف کامل نرسیدن
stops U ایستادن توقف کردن
whoa U امر به توقف دادن
stops U توقف انجام کار
blocked U توقف رویدادن چیزی
block U توقف رویدادن چیزی
pull up U توقف کردن [اتومبیل]
stop over U توقف کوتاه مدت
no end <idiom> U پی درپی بدون توقف
stop dead/cold <idiom> U سریع توقف کردن
off one's back <idiom> U توقف آزار رساندن
measure U توقف رخ دادن چیزی
stopping U توقف انجام کار
blocks U توقف رویدادن چیزی
rest U توقف فرمان ازاد
rests U توقف فرمان ازاد
cardiac arrest U توقف ناگهانی قلب
cardiac arrests U توقف ناگهانی قلب
stop U ایستادن توقف کردن
stopping U ایستادن توقف کردن
a thorugh train U قطار بدون توقف
time in U ادامه بازی پس از توقف
stopped U ایستادن توقف کردن
stop U توقف انجام کار
stopped U توقف انجام کار
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
lie to U درجهت باد توقف کردن
dwell U ساکن شدن زمان توقف
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
dwell U محل توقف توقفگاه استراحت
lay over U در نیمه راه توقف کردن
dwelled U ساکن شدن زمان توقف
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stopped U توقف منزلگاه بین راه
hangup U توقف ناگهانی برنامه جاری
stop U توقف منزلگاه بین راه
stopping U توقف منزلگاه بین راه
stops U توقف منزلگاه بین راه
hole high U توقف گوی در کنار سوراخ
to stop [doing something] U توقف کردن [از انجام کاری]
jump stop U توقف ناگهانی با پرش بهواوچرخش
adjustable stop U توقف قابل تنظیم [مهندسی]
hold U دریافت کردن گرفتن توقف
dwelled U محل توقف توقفگاه استراحت
dwells U ساکن شدن زمان توقف
interactive U نقاط توقف را تنظیم کند
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
holds U دریافت کردن گرفتن توقف
nonprogrammed halt U توقف برنامه ریزی نشده
snowplow U توقف با بردن پاشنه ها بعقب
protect U توقف آسیب دیدن چیزی
protecting U توقف آسیب دیدن چیزی
protects U توقف آسیب دیدن چیزی
give pause to <idiom> U باعث توقف وفکر شدن
outer fix U محوطه توقف خارجی هواپیما
signal box U توقف گاه متصدی علائم
interval U توقف کوتاه بین دو عمل
intercity train U قطار بین شهری با توقف
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
dwells U محل توقف توقفگاه استراحت
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
ramp U منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ending U عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
endings U عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
stoplights U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
ramps U منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
phaseout U توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
run on U ادامه دادن متن بدون توقف
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
stayer U کسی یا چیزی که توقف میکند نگاهدار
stoplight U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
bar U توقف کسی برای انجام کاری
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London? U آیا قطار در لندن توقف دارد؟
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
throw up one's hands <idiom> U توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
bars U توقف کسی برای انجام کاری
bars U توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bar U توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
preventative U آنچه سعی در توقف رویدادن چیزی شود
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
What platform does the train from York arrive at? U قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
break down U توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
kills U دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا
kill U دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا
marina U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
on the fly U در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
overstay U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
overstayed U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
overstaying U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
interrupt U توقف رخ دادن چیزی که در حال اتفاق است
overstays U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
interrupting U توقف رخ دادن چیزی که در حال اتفاق است
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
interrupts U توقف رخ دادن چیزی که در حال اتفاق است
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
marinas U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
breakpoint U حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
kill U پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا
interferes U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
interfered U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
catastrophe U خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
interfere U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
catastrophes U خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
kills U پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا
accomodation train راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
outrunning U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com