Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
damping
U
تنظیم کار دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zero
U
تنظیم دقیق دستگاه
zeroes
U
تنظیم دقیق دستگاه
zeros
U
تنظیم دقیق دستگاه
automation
U
دستگاه تنظیم خودکار
pacemaker
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
thermostat
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
pantograph
U
دستگاه رسام قابل تنظیم
power pack
U
دستگاه تنظیم برق
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
thermoregulator
U
دستگاه تنظیم حرارت
zero beat
U
تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
altitude fine adjustment
دستگاه تنظیم دقیق
preselection
U
تنظیم از قبل
[دستگاه سازی]
Other Matches
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
calibration
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
timing
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
regularization
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
set out
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
line regulator
U
تنظیم کننده
check
U
دریچه تنظیم
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
lineup
U
تنظیم کردن
conduction
U
هدایت تنظیم
checked
U
دریچه تنظیم
attending
U
تنظیم کردن
levelling screw
U
پیچ تنظیم
initial adjustment
U
تنظیم صفر
lay down
U
تنظیم کردن
jack screw
U
پیچ تنظیم
inductive tuning
U
تنظیم القائی
inductive tuning
U
تنظیم پرمئابیلیته
checks
U
دریچه تنظیم
range calibration
U
تنظیم مسافت
indictments
U
تنظیم ادعانامه
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
purity adjustment
U
تنظیم خلوص
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
preset
U
پیش تنظیم
attend
U
تنظیم کردن
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
pressure regulator
U
شیر تنظیم
adjustments
U
تنظیم کردن
timing
U
تنظیم وقت
fine adjustment
U
تنظیم فریف
method of drawing up
U
طرز تنظیم
adjustments
U
تنظیم تطبیق
make out
U
تنظیم کردن
range adjustment
U
تنظیم برد
range adjustment
U
تنظیم مسافت
variability
U
قابلیت تنظیم
indictment
U
تنظیم ادعانامه
adjustment
U
تنظیم کردن
indicement
U
تنظیم ادعانامه
regiment
U
تنظیم کردن
adjusts
U
تنظیم کردن
adjustable
U
قابل تنظیم
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
adjustable
U
تنظیم پذیر
body alinement
U
تنظیم بدن
regulation
U
پهنه تنظیم
caliper setting
U
تنظیم پرگار
cam type regulation
U
تنظیم بادامکی
frame
U
تنظیم کردن
carburetor adjustment
U
تنظیم کاربراتور
cascade control
U
تنظیم زنجیری
check gate
U
دریچه تنظیم
regiments
U
تنظیم کردن
air adjustment
U
تنظیم هوا
adjusting
U
تنظیم کردن
regulators
U
تنظیم کننده
regulator
U
تنظیم کننده
adjusted
U
تنظیم شده
adjusability
U
قابلیت تنظیم
adjusting point
U
نقطه تنظیم
family planning
U
تنظیم خانواده
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
adjustment of rools
U
تنظیم غلطک
check valve
U
شیر تنظیم
classifying
U
تنظیم کردن
expanded contrast
U
تنظیم کنتراست
regularized
U
تنظیم کردن
fine adjustment
U
تنظیم دقیق
fine setting
U
تنظیم دقیق
fine setting
U
تنظیم میکرومتری
focusing control
U
تنظیم تمرکز
framer
U
تنظیم کننده
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
regularize
U
تنظیم کردن
regularising
U
تنظیم کردن
regularises
U
تنظیم کردن
regularised
U
تنظیم کردن
hand regulation
U
تنظیم با دست
regularizes
U
تنظیم کردن
adjust
U
تنظیم کردن
regularizing
U
تنظیم کردن
classify
U
تنظیم کردن
classifies
U
تنظیم کردن
formulating
U
تنظیم کردن
corrector
U
تنظیم کننده
crystal control
U
تنظیم با بلور
formulates
U
تنظیم کردن
formulated
U
تنظیم کردن
formulate
U
تنظیم کردن
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
attends
U
تنظیم کردن
regulates
U
تنظیم کردن
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
regulated
U
تنظیم کردن
regulate
U
تنظیم کردن
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
regulating
U
تنظیم کردن
stup string
U
رشته تنظیم
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
depth adjustment
تنظیم عمیق
calibrate
U
تنظیم کردن
tunable
U
تنظیم پذیر
tunably
U
تنظیم پذیر
tuneable
U
تنظیم پذیر
calibrating
U
تنظیم کردن
will adjust
U
تنظیم می کنم
voltage regulation
U
تنظیم ولتاژ
trigger control
U
تنظیم با ماشه
calibrates
U
تنظیم کردن
to draw out
U
تنظیم کردن
to draw up
U
تنظیم کردن
calibrated
U
تنظیم کردن
to make out
U
تنظیم کردن
to put in to shape
U
تنظیم کردن
to set out
U
تنظیم کردن
vertical justification
U
تنظیم عمودی
arrangement
U
ترتیب تنظیم
set screw
U
پیچ تنظیم
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
alignment
U
تنظیم انطباق
set up
U
تنظیم کردن
setting ring
U
حلقه تنظیم
arrangements
U
ترتیب تنظیم
tune
U
تنظیم کردن
alignment
U
صف بندی تنظیم
tunes
U
تنظیم کردن
alignments
U
صف بندی تنظیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com