Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
calibrated
U
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated
U
تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrated
U
واسنجیدن مدرج کردن
calibrated
U
درجه بندی
calibrated
U
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated
U
تنظیم کردن
calibrated
U
انگ کردن
calibrated
U
کالیبره کردن
calibrated
U
مدرج کردن
calibrated
U
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calibrated altitude
U
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
calibrated airspeed
U
سرعت کالیبره شدن
calibrated orifice
U
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
calibrated focal lenght
U
فاصله کانونی تنظیم شده
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com