English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (8817 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calibrated U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrated U واسنجیدن مدرج کردن
calibrated U درجه بندی
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrated U انگ کردن
calibrated U کالیبره کردن
calibrated U مدرج کردن
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
calibrated airspeed U سرعت کالیبره شدن
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
calibrated focal lenght U فاصله کانونی تنظیم شده
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com