English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (7396 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
attend U توجه کردن
attend U موافبت کردن گوش کردن
attend U رسیدگی کردن
attend U حضور داشتن
attend U درملازمت کسی بودن
attend U همراه بودن
attend U درپی چیزی بودن
attend U از دنبال امدن منتظرشدن
attend U انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend U توجه یا رسیدگی کردن
attend U تنظیم کردن
attend U حاضر بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attend to U و کار کردن با آن
attend to U نظر دادن درباره
attend to someone <idiom> U مراقب کسی بودن
to attend a funeral U تشییع جنازه کردن
to attend a funeral U باجنازه همراهی کردن
Let her attend to her work . U بگذار بکارش برسد
Recent search history Forum search
1شركت در مسابقه
1كلمه attention در verb معني داره؟ يا فقط noun هست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com