Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pratique
U
تمرین عملی
service practice
U
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
hunt meeting
U
برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
golly
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
panel truck
U
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
gollies
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
to go clubbing
U
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
batting cage
U
حصار توری برای تمرین بیس بال
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
notification
U
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
utopianism
U
تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
monadic operator
U
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
utopism
U
خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
acetiam
U
برای عملی تا قاضی بتواند رای خود را بدهد
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
concerted action
U
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
instruction
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instructions
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
SGML
U
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
parting salute
U
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
key
O
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
go to sleep
U
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
terrorism
U
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
loops
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
completed
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completing
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completes
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
tournaments
U
تشکیل مسابقات
double elimination tournament
U
مسابقات دو حذفی
tournament
U
مسابقات قهرمانی
refereed
U
داور مسابقات
commissioners
U
مدیر مسابقات
arenas
U
میدان مسابقات
commissioner
U
مدیر مسابقات
Track and field events .
U
مسابقات دو میدانی
referees
U
داور مسابقات
referee
U
داور مسابقات
refereeing
U
داور مسابقات
tournament
U
تشکیل مسابقات
tournaments
U
مسابقات قهرمانی
arena
U
میدان مسابقات
stand
U
سکوب تماشاچیان مسابقات
oarsman
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
umpires
U
سرداور داور مسابقات
umpired
U
سرداور داور مسابقات
umpire
U
سرداور داور مسابقات
refereed
U
داور مسابقات شدن
Olympic
U
مربوط به مسابقات المپیک
cup
U
گلدان جایزه مسابقات
cupped
U
گلدان جایزه مسابقات
umpiring
U
سرداور داور مسابقات
referees
U
داور مسابقات شدن
cups
U
گلدان جایزه مسابقات
semi-final
U
مسابقات نیم پایانی
oarsmen
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
referee
U
داور مسابقات شدن
refereeing
U
داور مسابقات شدن
track and field
U
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
nordic combined
U
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
Test match
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test matches
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
officiating
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiates
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
field event
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
officiated
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiate
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
field events
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
egg position
U
حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
swiss system
U
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
past performances
U
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
To bet on something .
U
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
whatnot
U
غیره
etcetera
U
و غیره
grainer
U
و غیره
exoskeleton
U
مو و غیره
track and field
U
دیسک و غیره
collective goods
U
پارک و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
queued
U
صف اتوبوس و غیره
fallow
U
غیره مزروع
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
etc
U
مخفف و غیره
queues
U
صف اتوبوس و غیره
work out
U
تمرین
train
U
تمرین
exercise
U
تمرین
practice
U
تمرین
exercised
U
تمرین
exercises
U
تمرین
ure
U
تمرین
trained
U
تمرین
trains
U
تمرین
drills
U
تمرین
actions
U
تمرین
uses
U
تمرین
drilling
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین
action
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین
drilled
U
تمرین
drill
U
تمرین
use
U
تمرین
nieces
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
niece
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
webby
U
پر ازتار عنکبوت و غیره
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
pitter patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter-patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
infrastucture
U
راه اهن و غیره
odometer
U
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
practise
U
ورزش تمرین
rehearser
U
تمرین کننده
gymnastical
U
تمرین زورخانهای
fartlek
U
تمرین دو استقامت
practises
U
ورزش تمرین
circuit training
U
تمرین دایرهای
exercize
U
تمرین تکلیف
exercise term
U
اسم تمرین
exercise code word
U
رمز تمرین
exercisable
U
قابل تمرین
practising
U
ورزش تمرین
service practice
U
تمرین اموزشی
staging
U
تمرین اب خاکی
staging
U
تمرین کردن
field exercise
U
تمرین صحرایی
evolution
U
تمرین عالی
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
field exercise
U
تمرین رزمی
formal exercise
U
تمرین صوری
practicing
U
ورزش تمرین
woodshed
U
تمرین کردن
workshop practice
U
تمرین کارگاهی
drilled
U
تمرین مته
warm down
U
تمرین سبک
try-out
U
تمرین نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
workout
U
تمرین شدید
workouts
U
تمرین شدید
rehearsal
U
تمرین نمایش
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
rehearsal
U
تمرین از بر خواندن
exercise
U
تمرین دادن
drills
U
تمرین مته
work out
U
تمرین امادگی
drill
U
تمرین کردن
wind sprint
U
تمرین دو سریع
drill
U
تمرین مته
exercises
U
تمرین دادن
exercised
U
تمرین دادن
battle drill
U
تمرین رزم
behavior rehearsal
U
تمرین رفتار
rehearsals
U
تمرین نمایش
mules
U
اتومبیل تمرین
mule
U
اتومبیل تمرین
work out
<idiom>
U
تمرین کردن
drilled
U
تمرین کردن
rehearsing
U
تمرین کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com