English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
free fall U ریختن بار ووسایل از هواپیما به طورازاد با چتر
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
filibustering U کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibuster U کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibustered U کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibusters U کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fixture U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
devices U تجهیزات
device U تجهیزات
parrots U تجهیزات ای اف اف
parroting U تجهیزات ای اف اف
parroted U تجهیزات ای اف اف
parrot U تجهیزات ای اف اف
materiel U تجهیزات
appliances U تجهیزات
rig U تجهیزات
rigged U تجهیزات
rigs U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
equipments U تجهیزات
appliance U تجهیزات
equipment U تجهیزات
transfer equipment U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
radar equipment U تجهیزات رادار
protective equipment U تجهیزات حفافتی
plants U تجهیزات کارگاه
equipment logbook U دفتر تجهیزات
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
plant U تجهیزات کارگاه
extra equipment U تجهیزات اضافی
cryptoequipment U تجهیزات رمز
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
handling equipment U تجهیزات بار
accessory equipment U تجهیزات یدکی
mobilization U تجهیزات قوا
machine equipment U تجهیزات ماشین
garage equipment U تجهیزات گاراژ
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
critical materials U تجهیزات مهم
output equipment U تجهیزات خروجی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
standby equipment U تجهیزات جانشینی
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
outfit U تجهیزات حفاری
technical equipment U تجهیزات فنی
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
war material U تجهیزات جنگی
outfits U تجهیزات حفاری
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
shuttle U بردن افرادو تجهیزات
shuttled U بردن افرادو تجهیزات
induction melting equipment U تجهیزات ذوب القائی
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
arsenal U ساختمان تجهیزات نظامی
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
shuttles U بردن افرادو تجهیزات
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
oil reclamation equipment U تجهیزات احیا روغن
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
plant records U امار تجهیزات کارگاه
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
accoutre U با تجهیزات اماده نمودن
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
honing equipment U تجهیزات سنگ زنی
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
well-appointed U دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
tweaked U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweak U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaking U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
downtime U پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
pcm U تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
decus U Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
raw U اولیه
dispersion U اولیه
preliminaries U اولیه
fundamental U اولیه
preliminary U اولیه
elementary U اولیه
basics U اولیه
primeval U اولیه
first generation U اولیه
basic U اولیه
primary U اولیه
rudimentary U اولیه
primal U اولیه
initialed U اولیه
initials U اولیه
primitive U اولیه
initialing U اولیه
early U اولیه
initialled U اولیه
earliest U اولیه
initial U اولیه
initialling U اولیه
initial mass U جرم اولیه
first cause U علت اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
first aids U کمکهای اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
frame agreement U توافق اولیه
feed stock U مواد اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
first cost U هزینه اولیه
incunabula U مراحل اولیه
historical costs U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial cost U هزینه اولیه
initial value U مقدار اولیه
initial strength U استحکام اولیه
master agreement U توافق اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
first notions U تصورات اولیه
initial level U سطح اولیه
outline agreement U توافق اولیه
i.c. U حالت اولیه
basic agreement U توافق اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
prime cost U ارزش اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com