English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
capital gains U منافع سرمایهای
capital goods U کالاهای سرمایهای
capitalized value U ارزش سرمایهای
investment goods U کالاهای سرمایهای
capital share U سهم سرمایهای
producer goods U کالاهای سرمایهای
capital assets U اموال سرمایهای
capital value U ارزش سرمایهای
capitalized cost U هزینه سرمایهای
capital expenditures U هزینههای سرمایهای
capital budget U بودجه سرمایهای
capital expenditure U هزینه سرمایهای
capital assistance U کمک سرمایهای
capital asset U دارائی سرمایهای
capital expenditure U مخارج سرمایهای
capital expenditure U هزینههای سرمایهای
fixed costs U هزینههای سرمایهای
capital net worth U دارائی خالص سرمایهای
outlays U هزینههای سرمایهای مخارج
liquid capital U سرمایهای که پول نقد باشد
pooled U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pools U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pool U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
devices U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
parroted U تجهیزات ای اف اف
accouterment U تجهیزات
parroting U تجهیزات ای اف اف
parrots U تجهیزات ای اف اف
device U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
rigs U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
transfer equipment U تجهیزات
fixture U تجهیزات
equipment U تجهیزات
equipments U تجهیزات
appliance U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
rigged U تجهیزات
rig U تجهیزات
appliances U تجهیزات
materiel U تجهیزات
machine equipment U تجهیزات ماشین
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
equipment logbook U دفتر تجهیزات
garage equipment U تجهیزات گاراژ
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
handling equipment U تجهیزات بار
critical materials U تجهیزات مهم
illuminating device U تجهیزات روشنایی
cryptoequipment U تجهیزات رمز
extra equipment U تجهیزات اضافی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
mobilization U تجهیزات قوا
outfit U تجهیزات حفاری
standby equipment U تجهیزات جانشینی
war material U تجهیزات جنگی
plant U تجهیزات کارگاه
technical equipment U تجهیزات فنی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
plants U تجهیزات کارگاه
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
radar equipment U تجهیزات رادار
accessory equipment U تجهیزات یدکی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
output equipment U تجهیزات خروجی
outfits U تجهیزات حفاری
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
honing equipment U تجهیزات سنگ زنی
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
arsenal U ساختمان تجهیزات نظامی
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
induction melting equipment U تجهیزات ذوب القائی
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
oil reclamation equipment U تجهیزات احیا روغن
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
plant records U امار تجهیزات کارگاه
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
accoutre U با تجهیزات اماده نمودن
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
shuttle U بردن افرادو تجهیزات
shuttled U بردن افرادو تجهیزات
shuttles U بردن افرادو تجهیزات
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
well-appointed U دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
capital outlays U هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaks U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
tweaking U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweak U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
downtime U پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
pcm U تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
decus U Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency U شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment U تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com