English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6557 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clamper U برای قط ع اختلال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
NetShow U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
Other Matches
impariment U اختلال
line hit U اختلال خط
line noise U اختلال
disorder U اختلال
disorders U اختلال
tribulation U اختلال
disturbances U اختلال
irregularity U اختلال
perturbations U اختلال
perturbation U اختلال
impairment U اختلال
tribulations U اختلال
noise U اختلال
neuremia U اختلال پی ها
noises U اختلال
disturbance U اختلال
derangement U اختلال
distribance U اختلال
organic disorder U اختلال عضوی
ageusia U اختلال چشایی
paramnesia U اختلال حافظه
perturbation theory U نظریه اختلال
personality disturbance U اختلال شخصیت
personality disorder U اختلال شخصیت
neuroses U اختلال اعصاب
neuroses U اختلال روانی
apselaphesia U اختلال بساوشی
mental disturbance U اختلال روانی
kettle of fish U اشفتگی اختلال
mental disorder U اختلال مشاعیر
mental disorder U اختلال روانی
mental defectives U اختلال حواس
psychiatric disorder U اختلال روانی
mental abnormality U اختلال مشاعر
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
neuremia U اختلال اعصاب
noise immunity U مصونیت از اختلال
quantization noise U اختلال تدریج
lalopathy U اختلال گویایی
radar trapping U اختلال رادار
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
unbalance U اختلال مشاعر
neurosis U اختلال اعصاب
neurosis U اختلال روانی
time flutter U اختلال زمانی
time jitter U اختلال زمانی
emotional disorder U اختلال هیجانی
cyclic disorder U اختلال دورهای
background noise U اختلال پس زمینه
dystonia U اختلال تونوس
developmental disorder U اختلال رشدی
dysmenorrhea U اختلال قاعدگی
dyspepsia U اختلال هضم
dysbulia U اختلال اراده
dissociative disorder U اختلال گسستی
thought disorder U اختلال فکر
emotional disturbance U اختلال هیجانی
unbalances U اختلال مشاعر
unbalancing U اختلال مشاعر
character disorder U اختلال منش
perturbation U انحراف اختلال
perturbations U انحراف اختلال
conduct disorder U اختلال رفتاری
sexual disorder U اختلال جنسی
unsoundness of mind U اختلال مشاعیر
convulsive disorder U اختلال تشنجی
interference U اختلال در سیگنال
factitious disorder U اختلال ساختگی
maimed U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
disorderliness U اختلال بهم خوردگی
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
deranyement U اختلال مرهم زنی
maiming U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
amimia U اختلال بیانگری چهره
affective disorders اختلال های عاطفی
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
pip U اختلال مزاج خال
pipping U اختلال مزاج خال
pips U اختلال مزاج خال
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
pipped U اختلال مزاج خال
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
dyscrasia U اختلال مزاجی یا دماغی
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
maims U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
protanomaly U اختلال سرخ بینی
neurotic U دچار اختلال عصبی
acopia U اختلال استنساخ شکل
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
dyspeptic U دارای اختلال هاضمه
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
paresthesia U اختلال حس لمس بصورت خارش
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
noise U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signaled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
surged U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surge U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutter U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode U رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
fluttering U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered U کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
glitches U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
crash protected U دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
intermittent error U خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
saturated colour U که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1معنی لغت overfit
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com