English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grammatical term U اصطلاحات دستوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
terminology U اصطلاحات
terminologies U اصطلاحات
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
nomenelature U فهرست اصطلاحات
architectural terms U اصطلاحات معماری
nautical terms U اصطلاحات دریایی
turkism U اصطلاحات ترکی
nomenclature U مجموعه اصطلاحات نامگذاری
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
technic U اصطلاحات وقواعد فنی
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
terminological U وابسته به مجموعه اصطلاحات
medical terminology U اصطلاحات پزشکی یا طبی
terminologies U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
terminology U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
germanism U اصطلاحات ویژه زبان المانی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
nomenclature U نام گذاری فهرست اصطلاحات
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
technicalization U استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
cant U اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgin U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgins U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
grammatical U دستوری
imperatives U دستوری
imperative U دستوری
revert U دستوری که
reverted U دستوری که
reverting U دستوری که
reverts U دستوری که
instructional U دستوری
rubrical U دستوری
magistral U دستوری
quick format U دستوری
n plus one address instruction U دستوری که از
solecisms U غلط دستوری
command socialism U سوسیالیسم دستوری
command language U زبان دستوری
command economy U اقتصاد دستوری
ministries U دستوری وزارتخانه
command economies U اقتصاد دستوری
command mode U وضعیت دستوری
grammatical sense U معنی دستوری
solecism U غلط دستوری
function word U کلمه دستوری
ministry U دستوری وزارتخانه
solecistic U دارای غلط دستوری
statements U به مجموعهای از مابارات دستوری
directorial U مربوط به کارگردان دستوری
statement U به مجموعهای از مابارات دستوری
halted U دستوری در برنامه که در حین اجرا
halts U دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt U دستوری در برنامه که در حین اجرا
waste instruction U دستوری که عملی انجام نمیدهد.
zero U دستوری که آدرس در آن عملوند است
grammaticize U درنکات دستوری بحث کردن
zeroes U دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeros U دستوری که آدرس در آن عملوند است
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
sentence fragment U جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
internal U دستوری که بخشی از سیستم عامل است
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
stepping motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
operation U دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
concatenate U دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند
stepper motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
template U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
two address instruction U دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
symbolically U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
templates U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
symbolic U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
indirect speech U گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
transfer U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transferring U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfers U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
edited U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edit U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
non operable instruction U دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
jump instruction U دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
resets U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
reset U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
return U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returning U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
aggregates U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
replacing U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replaces U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replaced U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
three address instruction U دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
replace U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
dummy U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
machine U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
dummies U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
technicalities U اصطلاحات فنی نکته فنی
technicality U اصطلاحات فنی نکته فنی
channels U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
unconditional U دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
channelled U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
jcl U دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
channeled U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
four address instruction U دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
references U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
second U دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconded U دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconding U دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconds U دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
registering U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
registers U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
moves U دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
moved U دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
move U دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
habeas corpus U دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
soft U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softest U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
closes U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closer U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
shutdowns U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
interactive U سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com