Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
biased
U
ارزش توان در یک عدد اعشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
noisy mode
U
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
mode
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
valence
U
توان ارزش
flopped
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mantissa
U
رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
decimal file system
U
سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
decimals
U
اعشاری
mantissa
U
اعشاری
decimal
U
اعشاری
denary
U
ده ده اعشاری)
decimal digit
U
رقم اعشاری
decimal balance
U
ترازوی اعشاری
decimal points
U
ممیز اعشاری
decimal point
U
ممیز اعشاری
decimal fraction
U
کسر اعشاری
decimal number
U
عدد اعشاری
repeating decimal
U
اعشاری مکرر
decimal function
U
کسر اعشاری
common logarithm
U
لگاریتم اعشاری
decimal number system
U
سیستم اعداد اعشاری
fractional
U
مانیتن یک عدد اعشاری
decimal tab
U
جدول بندی اعشاری
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
recurring decimal
U
اعشاری مکرر
[ریاضی]
packed decimal
U
عدد اعشاری فشرده
decimal
U
رقم دهدهی اعشاری
decimals
U
رقم دهدهی اعشاری
decimalist
U
طرفدارسلسله اعشاری درپول
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری
characteristically
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری
terminating decimal
U
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
actual decimal point
U
نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
fraction
U
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
point
U
ممیز
[در کسر اعشاری]
[ریاضی]
fractions
U
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
decimal
U
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
proper decimal fraction
U
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
decimals
U
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
floating
U
عمل ریاضی روی عدد اعشاری
gigaflop
U
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating
U
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
normalization
U
تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
floating
U
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
ebcdic
U
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
routines
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routinely
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
normalize
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
floating
U
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
radix
U
نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
normalised
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
extended
U
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
DX
U
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
noisy mode
U
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
applesoft basic
U
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
binary coded decimal
U
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
fixed point notation =
U
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
mflops
U
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
low power
U
توان کم
p
U
توان
powering
U
توان
vigor
U
توان
potency
U
توان
vigour
U
توان
vim
U
توان
high-powered
U
پر توان
ambidextral
U
دو سو توان
oligotrophic
U
کم توان
potential
U
توان
powered
U
توان
power
U
توان
throughput
U
توان
powers
U
توان
equipotent
U
هم توان
isoelectric
U
هم توان
ambidextrous
U
دو سو توان
capacitance
U
توان
exponents
U
توان
exponent
U
توان
floats
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
true power
U
توان واقعی
true power
U
توان متوسط
out put
U
توان دستگاهها
power
U
توان
[ریاضی]
physical medicine
U
طب توان بخشی
capacity range
U
حیطه توان
biological potential
U
توان زیستی
useful power
U
توان مفید
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
tensile strength
U
توان کششی
throughput
U
توان عملیاتی
recruitment
U
توان گیری
thermal power
U
توان حرارتی
brake horsepower
U
توان مفید
heating power
U
توان حرارتی
output power
U
توان خروجی
apparent power
U
توان فاهری
potential energy
U
نهان توان
received power
U
توان دریافتی
real power
U
توان موثر
real power
U
توان حقیقی
power function
U
تابع توان
reactor output
U
توان راکتور
reactive volt amperes
U
توان هرز
reactive power
U
توان راکتیو
reactive power
U
توان واکنشی
power level
U
تراز توان
reactive power
U
توان هرز
rated output
U
توان نامی
power level indicator
U
توان نما
power loss
U
اتلاف توان
puissance
U
توان قدرت
power output
U
توان خروجی
h.p.
U
توان اسب
omnipotent
U
همه توان
albedo
U
توان بازتاب
aerobic power
U
توان هوازی
sounp power
U
توان صوتی
true power
U
توان حقیقی
power circuit
U
مدار توان
simple circuit
U
مدار توان
perhaps
U
توان بود
power endurance
U
توان استقامت
cubes
U
توان سوم
active power
U
توان موثر
input
U
توان ورودی
input
U
توان اولیه
inputted
U
توان ورودی
inputted
U
توان اولیه
resolution power
U
توان تفکیک
power factor
U
ضریب توان
cube
U
توان سوم
potency
U
توان جنسی
powers
U
قوه یا توان
engine performance
U
توان موتور
powering
U
قوه یا توان
electric power
U
توان برقی
effective power
U
توان موثر
powering
U
توان برقی
powering
U
توان نیرو
dynomometer
U
توان سنج
exponent
U
توان
[ریاضی]
interference power
U
توان پارازیت
purchasing power
U
توان خرید
light output ratio
U
توان نور
dispersive power
U
توان پاشندگی
discriminating power
U
توان افتراق
low power
U
توان کوچک
rehabilitation
U
توان بخشی
powered
U
قوه یا توان
engine rating
U
توان موتور
paces
U
حفظ توان
i. and evdevolution
U
توان یابی
i^ r loss
U
اتلاف توان
powers
U
توان برقی
powers
U
توان نیرو
idle current wattmeter
U
توان کورسنج
idle power
U
توان کور
wattles power
U
توان کور
explosive power
U
توان انفجاری
increase of output
U
افزایش توان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com