Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
An important security authourity .
U
یک مقام مهم امنیتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
security incident
U
حادثه امنیتی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
access control
U
وسیله امنیتی
security reasons
U
دلایل امنیتی
observation camera
U
دوربین امنیتی
reasons of safety
U
دلایل امنیتی
security cognizance
U
هشیاری امنیتی
security assistance
U
کمکهای امنیتی
maximum security prison
U
زندان فوق امنیتی
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین امنیتی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security
U
خدمتکاران گروه امنیتی
security force
U
خدمتکاران گروه امنیتی
security service
U
خدمتکاران گروه امنیتی
for security reasons
U
به خاطر دلایل امنیتی
for reasons of safety
U
به خاطر دلایل امنیتی
Due to the review security procedures were modified .
U
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
deny access
U
جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
multisync monitor
U
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
embassage
U
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
interlock
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
stages
U
مقام
stage
U
مقام
stand
U
مقام
standing
U
مقام
stature
U
مقام
rete
U
مقام
functions
U
مقام
paripassu
U
هم مقام
pank
U
مقام
offices
U
مقام
positioned
U
مقام
office
U
مقام
eminency
U
مقام
eminence
U
مقام
position
U
مقام
equipotential
U
هم مقام
foothole
U
مقام
functioned
U
مقام
function
U
مقام
authority
U
مقام
setting
U
مقام
place
U
مقام
places
U
مقام
pew
U
مقام
pews
U
مقام
placing
U
مقام
opposite number
U
هم مقام
settings
U
مقام
connection
U
مقام
connexions
U
مقام
status
U
مقام
vice-chancellor
U
قائم مقام
vice chancellor
U
قائم مقام
attorneyship
U
مقام وکالت
defensive
U
مقام تدافع
colonelcy
U
مقام سرهنگی
vice-chancellors
U
قائم مقام
receivership
U
مقام امانت
bishopric
U
مقام اسقفی
baronage
U
مقام بارونی
peerages
U
مقام سناتوری
peerage
U
مقام سناتوری
officiating
U
مقام رسمی
editorship
U
مقام سردبیری
knighthoods
U
مقام سلحشوری
knighthood
U
مقام سلحشوری
preferment
U
مقام افتخاری
professorship
U
مقام استادی
professorships
U
مقام استادی
eminent
U
والا مقام
capacity
U
استعداد مقام
successor
U
قائم مقام
officiates
U
مقام رسمی
officiated
U
مقام رسمی
officiate
U
مقام رسمی
much
U
عالی مقام
status symbols
U
علامت مقام
commandery
U
مقام فرماندهی
viziership
U
مقام وزارت
roll stand
U
مقام نورد
status symbol
U
علامت مقام
professoriat
U
مقام استادی
priorate
U
مقام اسبق
prelacy
U
مقام اسقفی
A musical tone .
U
مقام ( درموسیقی )
placer
U
مقام دار
office-holders
U
صاحب مقام
office-holder
U
صاحب مقام
vizierate
U
مقام وزارت
viscounty
U
مقام ویکنت
subsitute
U
قائم مقام
wardenship
U
مقام ریاست
shrievalty
U
مقام ومنصب
senatorship
U
مقام سناتوری
see of rome
U
مقام پاپ
high-class
U
والا مقام
papal dignity
U
مقام پاپ
oldman
U
مقام فرماندهی
officeholder
U
شاغل مقام
khedivate
U
مقام خدیو
kaiserdom
U
مقام قیصر
in power
U
صاحب مقام
first water
U
بالاترین مقام
duumvir
U
شریک مقام
devil may care
U
بی توجه به مقام
deplume
U
از مقام انداختن
khediviate
U
مقام خدیو
kingship
U
مقام سلطنت
doctors of eminence
U
پزشکان پر مقام
men of position
U
صاحبان مقام
mastership
U
مقام استادی
man of place
U
صاحب مقام
locumtenens
U
قائم مقام
knight errantry
U
مقام سلحشوری
capacities
U
استعداد مقام
marquises
U
مقام مارکیز
vicar
U
قائم مقام
locums
U
قائم مقام
locum
U
قائم مقام
surreptitiously
U
قائم مقام
reinstatement
U
تثبیت در مقام
eminently
U
با علو مقام
ducal
U
مقام دوک
dignity
U
مقام رتبه
vicars
U
قائم مقام
marquesses
U
مقام مارکیز
marquess
U
مقام مارکیز
positioned
U
مرتبه مقام
position
U
مرتبه مقام
dignitary
U
عالی مقام
dignitaries
U
عالی مقام
Highnesses
U
بلندی مقام
Highness
U
بلندی مقام
deputy
U
قائم مقام
deputies
U
قائم مقام
substituting
U
قائم مقام
substituted
U
قائم مقام
substitute
U
قائم مقام
surrogates
U
قائم مقام
surrogate
U
قائم مقام
papacy
U
مقام پاپی
titles
U
اسم مقام
title
U
اسم مقام
stating
U
مقام ورتبه
states
U
مقام ورتبه
stated
U
مقام ورتبه
state-
U
مقام ورتبه
directorate
U
مقام مدیریت
directorates
U
مقام مدیریت
posts
U
مقام مسئولیت
posted
U
مقام مسئولیت
post-
U
مقام مسئولیت
post
U
مقام مسئولیت
stations
U
مقام مستقرکردن
stationed
U
مقام مستقرکردن
station
U
مقام مستقرکردن
placing
U
مقام رتبه
places
U
مقام رتبه
place
U
مقام رتبه
state
U
مقام ورتبه
ranked
U
سلسله مقام
infra dig
U
دون مقام
rank
U
سلسله مقام
marquis
U
مقام مارکیز
priesthood
U
مقام کشیش
ranks
U
سلسله مقام
demotes
U
کسر مقام یافتن
deputies
U
قائم مقام جانشین
demoted
U
کسر مقام یافتن
low level
U
مقام پست وکوچک
deputies
U
نایب قائم مقام
men of place
U
صاحبان مقام یا منصب
careers
U
مسیر مقام یاشغل
careering
U
مسیر مقام یاشغل
peerage
U
مقام اشرافی اعیانی
take a back seat
<idiom>
U
پذیرش پستترین مقام
four high rolling stand
U
مقام چهار غلطکی
deputy
U
نایب قائم مقام
slip proof
U
مقام در برابر لغزش
peerages
U
مقام اشرافی اعیانی
demoting
U
کسر مقام یافتن
intermediate roll stand
U
مقام نورد میانی
to sink in the scale
U
در مقام تنزل کردن
deputy
U
قائم مقام جانشین
career
U
مسیر مقام یاشغل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com