Perdic | ranks | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 35 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ranks U	طلب شده ترتیب
	ranks U	نظم
	ranks U	شکل
	ranks U	سلسله مقام
	ranks U	صف
	ranks U	ردیف
	ranks U	قطار رشته
	ranks U	شان
	ranks U	رتبه
	ranks U	اراستن منظم کردن
	ranks U	درجه دادن دسته بندی کردن
	ranks U	رتبه بندی کردن
	ranks U	انبوه
	ranks U	ترشیده
	ranks U	جلف
	ranks U	مرتبه
	ranks U	درجه
	ranks U	ردیف صف
	ranks U	طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
	ranks U	طبقه
	ranks U	عرض
	ranks U	ذخیره داده به ترتیب , طبق اندازه و اهمیت
	ranks U	رتبه بندی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	from within the ranks of U	از رتبه
	from within the ranks of U	از پایه
	close ranks <idiom> U	برای جنگیدن درکنارهم جمع شدن
	To close the ranks . U	صفوف خود را فشردن
	To break ranks. U	صف را شکستن
	to serve in the ranks U	خدمت سربازی کردن
	to be reduced to the ranks U	بپایه سربازی تنزل یافتن
	people of all ranks U	مردم ازهر طبقه
	open ranks U	گسترش باز درسواره نظام
	he rose from the ranks U	از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
	close ranks U	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
	open ranks U	صف باز

Recent search history

Forum search