Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
distemper
U
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
aniseed
U
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
flag stones
U
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
stop bath
U
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
dry pack
U
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
hundreds and thousands
U
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
leno
U
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
gibberish
U
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
jute
U
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
texts
U
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
Shannon's Law
U
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
text
U
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
reflex
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
apostrophes
U
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophe
U
که درموارد زیر بکار میرود
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh
U
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
fuller's earth
U
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
lampron
U
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
crosse
U
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bay leaf
U
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
baby siphon
U
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
nuggar
U
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
thyratron
U
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
kelvin tube
U
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
mashy
U
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
the smoking gun
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
in flagrante delicto
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
investigated
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
jelutong
U
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
hi
U
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
nitrobenzene
U
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
cellulose acetate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
verbalized
U
بصورت شفاهی بیان کردن
verbalize
U
بصورت شفاهی بیان کردن
language
U
بصورت لسانی بیان کردن
languages
U
بصورت لسانی بیان کردن
synopsize
U
بصورت مجمل بیان کردن
verbalizing
U
بصورت شفاهی بیان کردن
verbalised
U
بصورت شفاهی بیان کردن
verbalising
U
بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizes
U
بصورت شفاهی بیان کردن
verbalises
U
بصورت شفاهی بیان کردن
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
pitot pressure
U
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
quasi
U
بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
typographies
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
chart
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
charts
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
charting
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
charted
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
colours
U
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colour
U
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
data link
U
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
iodoform
U
ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
BPP
U
چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP
U
هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
this day six months
U
شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
redundant information
U
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
parameter
U
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters
U
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
defense system aquisition
U
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
struck
U
بصورت پسوند نیز بکار رفته وبمعنی ضربت خورده و مصیبت دیده یا مصیبت زده میباشد
Jangle Arjuk
U
طرح جنگلی ارجوک
[این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
dental floss
U
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
drier
U
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
qualifying symbols
U
نمادهای توصیفی
future promissory
U
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
cartouche border
U
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
false work
U
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
froe
U
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
gold washing
U
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
red, green, blue
U
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
cultivation
U
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
algebriac notation
U
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
stepper
U
چیزی که برای پله بکار می رود
it is of no use to us
U
بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
polyonymy
U
بکار بردن چند نام برای یک چیز
polyonging
U
بکار بردن چند نام برای یک چیز
software mointor
U
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
white line
U
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
pulsatilla
U
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
applied
U
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
boast
U
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasted
U
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasts
U
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
listerine
U
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
cullet
U
خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
muller
U
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
excipient
U
مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
Temerchin motife
U
نگاره تمرچین
[این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
diction
U
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
golly
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
inverts
U
که برای بیان نقل قول به کار می رود
gollies
U
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
inverting
U
که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert
U
که برای بیان نقل قول به کار می رود
wet blanket
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
nixie tube
U
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
wetting
U
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
wet blankets
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
buff stick
U
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
court plume
U
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
american standard
U
کد استانداردامریکایی برای مبادله اطلاعات
extending
U
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com